ساجد (www.sajed.ir)
نام کتاب: جنگ پابرهنه
نویسنده: رحیم مخدومی
انتشارات: حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی
این انعکاس از رنجهای مردم پابرهنه است که بخصوص در مقایسه با فداکاری همین مردم، بسی جانکاه و تلخ و ناپذیرفتنی مینماید .. و وقتی روح لطیف و حساس منظرهی این هر دو را به چشم دیده بلکه با آن زیسته باشد، با زبانی به همان تلخی آن را روایت میکند .. البته توسن خیال اهل هنر همیشه و در همه میدانها از واقعیت پیشی میگیرد .. در روایتهای دیگر از همین جبهه و همان خط و در مقابله با همان دشمن، چیزی از همه برجستهتر است و شیرینتر، و آن، تواضع و چندان ندیدن کار خود در مقابل کار دیگرانی که ـ باریـ آنان نیز در جبههئی دیگر، اما باز در برابر همان دشمن و بعشق همان خدا، تلاش کرده و عرقی ریختهاند، اگرچه خطر در همهی میدانها یکسان نیست .. و همهی کسانی را که فیض آن جبهه را نبردهاند، اهل دنیا و دلبسته به تعلقات آن ندانستن، و زحمت و مرارتی را که خود برای خدا بردهاند بر سر دیگران خرد نکردن .. و این صفت پاکان و پارسایان است .. این خصوصیت در این نوشته که از جهات بسیار: زبان، تصویر، پردازش و بخصوص استفادهی خوب از آیات قرآن، خیلی خوب است، به چشم نمیخورد .. و افسوسِ دیگر آنکه فرق است میان اینکه کسی از بسته شدن دروازهی جهاد و شهادت غمگین شود و حسرت بخورد اما با اینحال از عمل به وظیفهئی که مصلحت اسلام و مسلمین بر دوش همه نهاده خرسند باشد، و اینکه کسی اصل را بر تشخیص خود ـ اگر نگوئیم میل خود ـ نهاده و قبول ختم جنگ را خیانت و کار شیطان و توطئهی دشمن بداند .. و حتی به اشارهئی امام و خاصان او را هم مستثنی نکند .. در این کتاب شق اول دیده نمیشود. شب جمعه 9/12/70
***********************************************************************************
نام کتاب: جشن حنابندان
نویسنده: محمد حسین قدمی
انتشارات: حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی
روز و شبی چند در لحظههای پیش از خواب، در فضائی عطر آگین و مصفا و در معراج شور و حالی که سطور و کلمات نورانی این کتاب به خوانندهی خود عطا می کند، سیر کردم و خدا را سپاس گفتم، هم بر آن قطرهی عشقی که در جان این نویسنده افکنده و چنین زلال اندیشه و ذوقی را بر قلم او جاری ساخته است، و هم بر آن دست قدرتی که نقشی چنان بدیع و یکتا بر صفحهی تاریخ معاصر پدید آورده و صحنههائی که افسانه وار از ذهن و چشم بشر این روزگار بیگانه است، در واقعیت زندگی این نسل از ملت ایران نقش زده است .. له الحمد حمد الحامدین ابدا لابدین.
بیشتر فضیلت هائی که تاریخ انسان را زیور بخشیده و آرایش داده و مشعل و راهنمای افراد بشر شده است محصول لحظهی پرباری از زندگی یک یا چند انسان است، صبر، زهد، امتناع، گذشت، شجاعت، صدق، ایثار، و .. همهی فضائل بشر که در سرگذشت او می بینیم از این قبیل است. هزاران لحظهی پربار در هر روز و شب حماسهی هشت سالهی ملت ایران مکنون است و هر که با نگاهی هنرمندانه آن ها را ببیند و با قلمی هنرمندانه آن را ثبت و ماندگار کند و پیش از اینها، با توفیقی الهی به این همه دست یافته باشد، مشعل رهروان معراج انسانی را جانمایه و فروغ بخشیده است و این کتاب و نویسندهاش در آن زمرهاند.
6/11/70
***********************************************************************************
نام کتاب: جدال در زیویه
خاطراتی از: شهید مشکوری ـ عباس پاسیار ـ ولی صابری و حمید حسینی
انتشارات: حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی
- چند ساعتی از شب و روزهای ایام مبارک شهرالله به خواندن این خاطرات گذشت. با اینکه آدمهای متفاوت، از جاها و قضایای متفاوت و در زمانهای متفاوت، و همه بیخبر از یکدیگر گفته و نوشتهاند، محصول همهی این خاطرات، یک چیز است: همه از عظمت حادثهی هشت سالهی دفاع مقدس و تحول شگرفی که در دل و جان و فکر و عمل جوانان این کشور پدید آورده بود، خبر میدهند و ابعاد بینهایت این معجزهی الهی تاریخ را ـ بتقریب ـ نشان میدهند .. دریغ از آن روزهای فراموش نشدنی، دریغ از آن ماجرای معجزه نشان، دریغ از آن تجربهی درسآموز و جانهای پاکی که آن را شکل دادند .. و دریغ از آن جویبار رحمت و فضل خدا که کسانی چه زیرکانه و هوشمندانه از آن نوشیدند .. خوشا بحال آنان و افسوس بر جانهای محرومی که در سرنوشتشان بهره از آن لطف بیحساب رقم نخورده بود. آنان که بهرهمند شدند، به گذشت و مجاهدت و موقع شناسی ـ والبته بتوفیق حق ـ این نعمت را یافتند .. و ما ..
آیا نباید با هوشمندی و زیرکی، جویبار رحمت را که هرگز منقطع نیست ـ و هرگاه به گونهئی و در مجرائی ـ بشناسیم و با گذشت و مجاهدت، توفیق الهی را جلب و خود را از آن سیراب سازیم؟ ..
در میان این نوشته، نوشته شهید از همه معطرتر و معنویتر و مؤثرتر است و نوشتهی "ولی صابری"، از همه زیباتر و هنرمندانهتر ..
23/12/70
***********************************************************************************
نام کتاب: خداحافظ کرخه
نویسنده: داود امیریان
انتشارات: حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی
این کتاب شیرین و ساده، زندگی و احساس و جهت گیریهای بسیجی را بخوبی تشریح میکند. نویسنده، که خود یک بسیجی با همهی بار فرهنگی این کلمه است، با بیان بعضی از جزئیات بظاهر کم اهمیت، آن امر مهم را تصویر و ترسیم کرده است. با اینکه جوانی کم سن و سال است، بسی پختهتر از عمر خود مینویسد و میاندیشد. گاه در نقل حوادث، تسلسل طبیعی و منطقی رعایت نشده است.
باری، این یکی از کتابهای خیلی خوب در مجموعهی خاطرههاست. 20/12/70
***********************************************************************************
نام کتاب: مدال و مرخصی (11 یادداشت از یک اسیر عراقی)
به کوشش: هدایت الله بهبودی
انتشارات: حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی
- این یکی از زیباترین و قوی ترین یادداشتهای جنگ است. متن و ترجمهی هردو قوی است. این سند، مکمل سندهائی است که از نوک قلم بسیجیان روشندل و با صفا و مظلوم و شجاع، به یادگار مانده است. 19/9/70
***********************************************************************************
نام کتاب: شانه زخمی خاکریز
نویسنده: سباح پیری
انتشارات: حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی
- در این نوشته هرچه به آخر نزدیکتر میشویم، روح اخلاص و صفائی را که در آن موج میزند بیشتر حس میکنیم. من به حال خود حسرت میخورم و به این جوانان شجاع و با ایمان و فداکار غبطه میبرم که در عمری کمتر از نیمهی عمر ما، به مقاماتی رسیدهاند که امثال من با خواندن شرح آن، احساس عروج معنوی میکنند .. خدا کند در کشاکش زمانه، آنچه را در معراج جهاد و فداکاری به دست آوردهاند، بتوانند به خوبی حفظ کنند .. این نوشته هنرمندانه و دارای نثری استوار نیز هست که ارزشش را بیشتر میکند.
ویژگی مهم این کتاب آن است که حال امدادگران را شرح میکند. بسیار لازم بود و هست که جبهه گیان رستههای غیر رزمی مانند: جهادگران، امدادگران، رانندگان، آشپزها و تدارکاتیها که هر کدام عالم مخصوص به خود داشتهاند، و بعضاً فداکاریشان از رزمندگان خطوط مقدم کم خطرتر نبود، بلکه حتی پرخطرتر هم بود (مثل سنگرسازان و خاکریز زنان)، نیز شرح خود را بنویسند، یا بگویند و کسی بنویسد. باری از این جوان عزیز و از ناشرین باید تشکر کرد.
6/1/71 و 21 رمضان المبارک 1412