منو
تبليغات







 
ازدواج
ازدواج
سه‌شنبه 18 آبان 1389 سيره پيشوايان در رفتار با همسر
نويسنده: عسكري اسلام‏پور كريمي
منبع: پايگاه حوزه (
www.hawzah.net)





مقدّمه

خداوند متعال، رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله 1 و اهل‏بيت عليهم‏السلام او را براي اهل عالم، به ويژه پيروانشان، به عنوان الگو آفريده است. مسلمانان جهان وظيفه دارند در تمام شئونات زندگي ـ اعم از فردي، اجتماعي، سياسي، اخلاقي و غيره ـ به آنان اقتدا نمايند.
يكي از نكات قابل توجّه در سيره پيشوايان معصوم عليهم‏السلام نحوه رفتار آنان با همسران‏شان است. هر چند به خاطر طبيعت موضوع و نيز شرايط اجتماعي، حجم شواهد و مواردِ بر جاي مانده در تاريخ، در اين خصوص فراوان نيست؛ همين اندك نيز بسيار ارزشمند و گوياست.

احترام به همسر

احترام به همسر از عواملي است كه در تربيت فرزندان، تأثير فراواني دارد. مادري كه در خانه، عزيز باشد و مورد تكريم شوهرش قرار گيرد، با روحي سرشار از عاطفه و آرامش و احساسِ شخصيت، فرزندان را تربيت خواهد نمود. به عكس اگر همسر در خانه مورد آزار و اذيت روحي و جسمي قرار گيرد و شخصيتش در خانه و پيش فرزندان تحقير شود، بديهي است كه از روان سالمي برخوردار نخواهد بود و در نتيجه، آرامش خود را از دست داده و اضطراب و نگرانيِ او در فرزندان نيز تأثير خواهد گذاشت.
انسان در دوران زندگي با حوادث و مسائلي رو به رو مي‏شود كه او را نگران و متأثر مي‏سازد. فردي كه احساس كند از طرف ديگران مورد ستم واقع شده، اگر براي رسيدن به حقّ خود تلاش كند و نتواند به آن برسد، دچار نگراني خواهد شد. حال اگر براي زن يا شوهر چنين مشكلي پيش آيد و با حالت تأثر وارد خانه شود، ممكن است گلايه كرده و از همسر انتظار داشته باشد كه در اين شرايط به او كمك كند و از او دفاع نمايد. و در نتيجه، هر گونه تصوّرِ كوتاهي را در اين رابطه دور از انتظار مي‏داند.
همسر در اين حالت‏هاي ويژه، بايد سعي كند با مهرباني، احترام و دلجويي چنان رفتار كند كه از اندوه و تأثر او بكاهد. در چنين شرايطي، سخنان منطقي و محترمانه همسر مي‏تواند اثبات نمايد كه: من در دفاع از حقّ تو كوتاهي نكرده‏ام و آنچه مصلحت بوده و توان داشتم، در اين رابطه انجام داده‏ام.
حضرت زهرا عليهاالسلام پس از رحلت رسول مكرّم اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله وقتي «فدك» را به ناحق از او گرفتند، براي دفاع از حقّ خويش و بازگرداندن حقّش نزد خليفه وقت رفت؛ اما با ارائه استدلال‏هاي منطقي، موفّق نشد حقّ خود را بستاند، بنابراين با ناراحتي و تأثر شديد وارد منزل شد و اظهار ناراحتي نمود. حضرت زهرا عليهاالسلام شوهرش علي عليه‏السلام را مورد خطاب قرار داد و گفت:
«... هيچ‏كس از من دفاع نكرد و از ظلم آنها جلوگيري ننمود، خشمگين از خانه بيرون رفتم و پريشان و با شكست و افسردگي بازگشتم، و تو اين‏گونه پريشان نشسته‏اي! تو همان بودي كه گرگان عرب را صيد مي‏كردي و اكنون زمين‏گير شده‏اي! يا علي! نه گويندگان را مانع هستي و نه ياوه‏گويان را دافع! اختيار از كفم رفته،... از اينكه با تو اين‏گونه سخن مي‏گويم نزد خدا عذر مي‏خواهم، خواه مرا ياري كني، يا واگذاري! اي واي بر من در هر پگاه كه تكيه‏گاهم از كف بيرون رفت و بازويم بي‏رمق گشت.»
علي عليه‏السلام با لحني محترمانه همسر مهربانش را دلداري داد و فرمود:
«ويل و واي بر تو مباد؛ بلكه واي بر دشمنان تو باد! اي دختر برگزيده خدا و يادگار نبوّت، از اندوه و غصّه دست بردار. به خدا سوگند! من در انجام وظيفه سستي نكردم و آنچه قدرت و توان داشتم، انجام دادم.»
حضرت علي عليه‏السلام آن‏چنان با خونسردي، متانت، دلجويي و احترام در برابر ناراحتي و شكوِه حضرت زهرا عليهاالسلام برخورد مي‏نمايد، كه حضرت فاطمه عليهاالسلام آرام مي‏گيرد و مي‏فرمايد:
«خداوند مرا كفايت مي‏كند.»
و بدين‏گونه كار آنها را به خدا وامي‏گذارد و ساكت مي‏شود.2
علي عليه‏السلام همواره مواظب بود كه از حزن و اندوه زهرا عليهاالسلام كه بعد از پدر بزرگوارش بسيار زياد شده بود، بكاهد. زهرا عليهاالسلام به پدرش پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله علاقه زيادي داشت. حضرت مي‏فرمود: «پيراهن پدرم را به من بدهيد.» و چون پيراهن را مي‏گرفت، آنقدر آن را مي‏بوييد تا بيهوش مي‏شد. علي عليه‏السلام مي‏فرمايد:
«پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله را در پيراهنش غسل دادم و چون وضع زهرا عليهاالسلام را مشاهده كردم كه با بوييدن آن پيراهن بيهوش مي‏شود، آن را پنهان نمودم.»3
حضرت علي عليه‏السلام خود درباره چگونگي برخورد با همسرش مي‏فرمايد:
«به خدا سوگند! هرگز كاري نكردم كه فاطمه خشمگين شود و او را به هيچ كاري مجبور نكردم... او نيز هرگز مرا خشمگين نكرد و برخلاف ميل باطني من، قدمي برنداشت.»4
براي به تصوير كشيدن بالاترين حدّ تكريمِ امام حسين عليه‏السلام به فرزند و همسرش نيز اشعار آن حضرت بهترين شاهد است. آن حضرت در روز عاشورا در مورد همسرش «رباب» و دخترش «سكينه» مي‏فرمايد:
لَعَمْرُكَ اِنَّني لَاُحِبُّ داراً تَكُونُ بِها سَكينَةٌ و الرُّبابُ
اُحِبُّهُما وَ أبذُلُ جُلَّ مالي و ليس لِعاتِبٍ عندي عتابٌ
به جان تو سوگند! من خانه‏اي را دوست دارم كه در آن سكينه و رباب باشند. من آنها را دوست دارم و عمده اموالم را مي‏بخشم به آنان و كسي را شايسته نيست مرا سرزنش كند.5

ياريِ همسر

از مسايلي كه در زندگي مشترك زن و شوهر مطرح و در سعادت و خوشبختي و نشاط خانواده تأثير به سزايي دارد، انجام كارهاي مربوط به زندگي و تأمينِ نيازها و انجام كارهاي خانه است. اين مسئله اگر به صورت عادلانه و صحيح حلّ شود و هريك از زن و شوهر وظيفه خود را به خوبي انجام دهند، بسياري از مشكلات پيش نخواهد آمد و صفا و صميميت در محيط خانواده حاكم خواهد شد. حضرت علي و حضرت زهرا عليهماالسلام در آغاز زندگي مشترك براي تعيين مسئوليتشان در كانون خانواده، خدمت رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله رسيدند و از آن حضرت درخواست داوري نمودند. رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله كارهاي درون خانه را برعهده حضرت فاطمه عليهاالسلام گذاشت و كارهاي بيرون خانه را به حضرت علي عليه‏السلام سپرد. فاطمه عليهاالسلام مي‏فرمايد:
«جز خدا كسي نمي‏داند كه من چه اندازه خوشحال شدم از اينكه كارهاي درون خانه به من واگذار شد و از كارهاي بيرون خانه و معاشرت و تماس با مردان معاف شدم.»6
در همين زمينه در سخني از امام باقر عليه‏السلام آمده است:
«فاطمه عليهاالسلام در خانه علي عليه‏السلام كارِ خانه؛ خمير كردن، نان پختن و نظافت را به عهده گرفت. علي عليه‏السلام نيز كارهاي بيرون خانه را، مانند: آوردن هيزم و تهيه مواد خوراكي به عهده داشت.»7
علي عليه‏السلام به كارهاي بيرون خانه اكتفا نمي‏كرد بلكه در كارهاي خانه نيز شركت مي‏جست. آن حضرت با علاقه‏اي كه به زهرا عليهاالسلام داشت، به او كمك مي‏كرد. حضرت، عدس پاك مي‏نمود، خانه را جارو مي‏كرد و در دستاس كردن، همسرش را ياري مي‏نمود.
امام صادق عليه‏السلام مي‏فرمايد:
«علي عليه‏السلام هيزم مي‏آورد، آب مورد نياز خانه را تأمين مي‏كرد و خانه را جارو مي‏نمود. حضرت زهرا عليهاالسلام نيز آرد مي‏كرد، خمير آماده مي‏نمود و نان مي‏پخت.»8
از برخي روايات استفاده مي‏شود كه حضرت علي عليه‏السلام بعضي اوقات در كارهايي مانند تهيه آرد و آسياب كردن نيز به كمك همسرش حضرت زهرا عليهاالسلام مي‏شتافت.
روزي رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله به خانه علي عليه‏السلام وارد شد، ناگاه مشاهده كرد دختر و دامادش با محبّت بي‏نظير در كنار هم نشسته، و با همكاري به آرد كردن «جو» مشغولند.
پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله خطاب به آنان فرمود:
اَيُّكُما اَعيي؛ كدام يك از شما خسته‏تر هستيد، تا من به جاي او نشسته، كارش را انجام دهم؟
علي عليه‏السلام فرمود: اي رسول خدا! دخترت فاطمه، خسته‏تر است.
آن حضرت كنار دامادش نشست و با هم به دستاس كردن مشغول شدند.9

پرستاري از همسر

هنگامي كه حضرت زهرا عليهاالسلام به سبب ستم و ضرب و شتمِ دشمنان، زمان ارتحالش فرا رسيد، در رابطه با تشييع بدن مطهّر، محلّ دفن و چگونگي غسلش سفارش‏هايي به شوهرش علي عليه‏السلام كرد. آن حضرت نيز به همان وصيّت عمل نمود. به علاوه علي عليه‏السلام در هنگام بيماري همسرش، مانند پرستاري دلسوز از او مراقبت مي‏نمود. امام سجّاد عليه‏السلام از پدرش امام حسين عليه‏السلام نقل مي‏كند:
وقتي حضرت زهرا عليهاالسلام بيمار شد، به علي عليه‏السلام سفارش كرد جريان كسالت او را به كسي خبر ندهد. علي عليه‏السلام نيز چنين كرد و كسي را در جريان كسالت زهراي اطهر عليهاالسلام قرار نداد و خود آن حضرت پرستاري و مراقبت از همسرش را به عهده گرفت و اسماء نيز به او كمك مي‏كرد. چون هنگام ارتحال فرا رسيد حضرت زهرا عليهاالسلام به شوهرش سفارش كرد كه او عهده‏دار مراسم تجهيز و دفنش شود؛ شبانه او را دفن نمايد و محلّ دفن را پنهان نگه دارد. علي عليه‏السلام نيز چنين كرد؛ اما پس از دفن آن حضرت، حزن و اندوه فراوان او را فراگرفت و اشك‏هاي مباركش بر گونه‏هايش جاري گرديد. رو به مرقد مبارك پيامبر نمود و فرمود:
«السّلام عليك يا رسول‏اللّه، عنّي و عن ابنتكَ النّازلَةِ في جوارك، و السّريعةِ اللحاق بِكَ، قل يا رسول‏اللّه عن صفيّتِكَ صبري! وَ رَقَّ عنها تجلُّدي... فَلَقَدْ اُسْتُرْجِعتِ الوديعَةُ، وَ اُخِذَتِ الرَّهينَةُ، اَمّا حُزني فسَرْمَدٌ وَ امّا لَيلي فَمُسَهَّدٌ...10؛ سلام و درود من بر تو اي رسول خدا! و از دختر عزيزي كه پس از رحلت به سرعت به تو پيوست! اي پيامبر عزيز! در اثر مفارقت زهرا توانم، به ناتواني و صبرم، به كم‏صبري تبديل گشت! اي نجات دهنده عالم هستي! امانت از من گرفته شد! امّا بدان كه بعد از اين، ديگر حزن و اندوه من هميشگي است، و شب‏ها از فراق فاطمه خواب به چشمم نخواهد رفت!»
علي عليه‏السلام بعد از سلام دادن و درد دل با رسول‏خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله طبق وصيّت همسرش، او را شبانه دفن كرد و قبر او را پنهان نمود و براي عملي شدن وصيّتِ زهرا عليهاالسلام و اينكه قبر وي پنهان بماند، با كساني كه مي‏خواستند با نبش قبر، محلّ دفن آن حضرت را پيدا نمايند، با سرسختي برخورد نمود. علي عليه‏السلام وقتي متوجّه نيّت دشمنانِ اهل‏بيت شد، در حالي كه لباسِ مخصوص زمان جنگ بر تن داشت، خشمگين به سوي قبرستان «بقيع» حركت كرد و به شمشيرش «ذوالفقار»، تكيه زد و فرمود:
«من، عليّ بن ابي‏طالب هستم؛ مشاهده مي‏كنيد كه با چه وضعي به اينجا آمده‏ام. به خدا سوگند! اگر دست به سنگ يكي از اين قبرها بزنيد، با شمشير با همه شما نبرد خواهم نمود.»11

توجّه به خواستِ همسر

امام حسين عليه‏السلام به خواست، علاقه و حسّ زيبايي دوستي همسرش، توجّه خاصّي مي‏نمود و برخي اوقات به همين خاطر با انتقادات اصحاب و دوستان خود رو به رو مي‏شد؛ ولي به خواستِ طبيعي و مشروع همسر خويش احترام مي‏گذاشت.
جابر از امام باقر عليه‏السلام نقل مي‏كند:
عدّه‏اي بر امام حسين عليه‏السلام وارد شدند؛ ناگاه فرش‏هاي گران‏قيمت و پشتي‏هاي فاخر و زيبا را در منزل آن حضرت مشاهده نمودند. عرض كردند: اي فرزند رسول خدا! ما در منزل شما وسايل و چيزهايي مشاهده مي‏كنيم كه ناخوشايند ماست (وجود اين وسايل در منزل شما را، مناسب نمي‏دانيم.)! حضرت فرمود: اِنّا نتزوِّج النّساءَ فنُعطيهنّ مهورهنَّ فيشترين ما شئنَ لَيس لَنا منه شي‏ءٌ؛ ما بعد از ازدواج، مهريّه همسران‏مان را پرداخت مي‏كنيم و آنها هر چه دوست داشتند، براي خود خريداري مي‏كنند. هيچ‏يك از وسايلي كه مشاهده نموديد، از آنِ ما نيست.»12
در روايت ديگر نقل شده كه از امام صادق عليه‏السلام سؤال شد: آيا خريد جواهرات براي زينت بچّه‏ها درست است؟ حضرت فرمود: «عليّ بن الحسين عليه‏السلام براي بچّه‏ها و همسرانش زيورآلات از نوع طلا و نقره تهيه مي‏كرد و آنها را با آن زيورها مي‏آراست.»13
از اين روايات و نظاير آن، به خوبي استفاده مي‏شود كه امام سجّاد عليه‏السلام به حسّ زيبايي دوستي همسر خود احترام مي‏گذاشت و امكانات لازم را در حدّ متعارف آن زمان، براي آنها فراهم مي‏نمود.

آراستن خويش براي همسر

اسلام، دين فطرت است و به احساسات و عواطف افراد جامعه توجّه دارد. در سرشت هر مرد و زني، زيبايي خواهي و آراسته‏گري نهفته است؛ لذا در اسلام بر آراستن خويش، پوشيدن لباس زيبا و استفاده از عطر و بوي خوش، تأكيد زيادي شده است. سفارش شده كه زن و شوهر خود را براي يكديگر بيارايند و ظاهر خود را جذّاب و دوست داشتني و زيبا نمايند. اين عمل علاوه بر اينكه به خواست و علاقه طرف ديگر است، عفّت و پاكدامني را در جامعه تقويت مي‏كند. پيامبر گرامي اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله مي‏فرمايد:
«لباس‏هاي خود را تميز كنيد، موهاي خود را اصلاح نماييد، مسواك بزنيد و آراسته و پاكيزه باشيد كه بني‏اسرائيل چنين نكردند و زنانشان بدكار شدند.»14
امامان عليهم‏السلام نيز به اين مطلب توجّه خاصّي داشتند. اين بزرگواران خود را براي همسرانشان آراسته و مرتّب مي‏كردند، لباس مناسب مي‏پوشيدند و موهاي خود را رنگ مي‏زدند.
حسن بن جهم ـ از دوستان امام كاظم عليه‏السلام ـ گويد:
آن حضرت را ديدم كه موهاي خود را خضاب كرده است، گفتم: فدايت شوم، شما هم خضاب مي‏كنيد؟!
حضرت فرمود: آري، اصلاح و مرتّب بودن وضع، بر عفّت زنان مي‏افزايد. زناني بودند كه پاكدامني را رها كردند به اين دليل كه شوهرانشان اصلاح و مرتّب بودن خود را رها كردند.
سپس فرمود: دوست داري همسرت را در حالي همانند حال خودت كه خود را آراسته ننموده‏اي، ببيني؟
گفتم: نه!
فرمود: او نيز چنين است.
آنگاه فرمود: نظافت و استعمال بوي خوش و اصلاح مو، از اخلاق پيامبران است.15
يكي از دوستان امام باقر عليه‏السلام به نام حكم بن عتيبه مي‏گويد:
در خانه‏اي زيبا و آراسته خدمت آن حضرت رسيدم، لباس زيبا و رنگيني پوشيده بود كه آثار رنگ لباس بر دوش حضرت ديده مي‏شد. خيلي شگفت‏زده شدم. گاهي، به خانه نگاه مي‏كردم، گاهي به وضع لباس آن حضرت!
حضرت عليه‏السلام فرمود: اين حالت، چطور است؟
عرض كردم: چه بگويم از اين لباسي كه به تن كرده‏ايد؟ اين لباس، مربوط به افراد نوجوان است.
حضرت فرمود: اي حكم! چه كسي زينت‏ها و چيزهاي پاكيزه‏اي را كه خداوند براي بندگانش آفريده است، حرام كرده؟ اينها از چيزهايي است كه خداوند براي بندگانش آفريده است؛ اما اين خانه كه مشاهده مي‏كني مربوط به همسر من است و من تازه ازدواج كرده‏ام.16 لباسي كه مشاهده مي‏كني و همچنين حضور من در اين خانه، به خاطر همين موضوع است.
حسن زيّاتِ بصري نقل مي‏كند:
با يكي از دوستانم خدمت امام باقر عليه‏السلام رسيديم. او را در خانه‏اي زيبا، با لباس زيبا در حالي كه سرمه كشيده بود، ديديم. سپس سؤالاتي از آن حضرت نموديم، ايشان متوجّه شد كه ما از وضع لباس و خانه آن حضرت شگفت‏زده شده‏ايم. حضرت فرمود: فردا با دوستت نزد من بيا. همان‏طور كه حضرت فرموده بود، روز بعد در منزلي كه او بيشتر وقت‏ها آنجا تشريف داشت، رفتيم. مشاهده كرديم كه در خانه، جز حصير، چيزي نيست و حضرت لباس زبر و خشن به تن دارد.
حضرت فرمود: ديروز شما پيش من آمديد، در حالي كه من در خانه‏اي بودم كه مربوط به همسرم بود و آن وسايل موجود در خانه، متعلّق به اوست. او خود را آرايش كرده بود كه من هم خود را براي او آراسته و مزيّن نمايم.
سپس به من فرمود: شبهه‏اي در ذهنت ايجاد نشود.
گفتم: به خدا سوگند! برايم شبهه‏اي ايجاد شد؛ ولي الآن متوجّه شدم حقيقت آن است كه شما فرموديد و خداوند، شبهه را از قلبم بيرون نمود.17
با دقّت در روايات مذكور، روشن مي‏شود كه امامان معصوم عليهم‏السلام چه اندازه به آرايش و زينت خود براي رعايت حال همسرانشان توجّه داشتند؛ تا جايي كه گاهي اوقات دوستان و اصحاب آنها به شدّت شگفت‏زده شده و نسبت به وضع لباس و خانه آنها پرسش مي‏كردند. شايد آن بزرگواران با چنين رفتاري مي‏خواستند با آداب و رسوم غلط و بي‏توجّهي به همسر مبارزه كنند و منطق صحيح اسلامي را براي شيعيانشان ترسيم نمايند.

گذشت از لغزش‏هاي همسر

براي افرادي كه مدّت‏ها با هم زندگي كرده‏اند و در امور زيادي منافع واحدي دارند، سر زدن لغزش و اشتباه و خطا، امري عادي و متعارف است؛ بنابراين، لازم است با بردباري از خطاها و اشتباهات يكديگر چشم پوشي نمايند. زن و شوهر در برابر كلمات تند و خشني كه برخي وقت‏ها به خاطر شرايط خاص، از طرف مقابل مي‏شنوند، بايد متانت و سعه صدر داشته باشند. آنان مي‏توانند با خونسردي و گفتن چند كلمه محبّت‏آميز، طرف مقابل را از حالت ناراحتي خارج نمايند.
سيره معصومان عليهم‏السلام چنين بوده است كه اشتباه و خطاي شناختي و رفتاري همسران را ناديده مي‏گرفتند.
اسحاق بن عمّار مي‏گويد: به امام صادق عليه‏السلام عرض كردم: حقّ زن بر مرد چيست كه با انجام آنها انسان، «نيكوكار» محسوب شود؟
امام عليه‏السلام فرمود: خوراك و پوشاك او را فراهم نمايد و اگر خطايي از او سر زد، از او بگذرد.
سپس فرمود: پدرم امام باقر عليه‏السلام همسري داشت كه به او آزار مي‏رساند؛ ولي پدرم او را مورد عفو و بخشش قرار مي‏داد.18

پي نوشت ها

1. احزاب، 21.
2. احتجاج، طبرسي، ج 1، ص 281 و 282.
3. بحارالانوار، ج 43، ص 157، ح 6.
4. كشف الغمّه، ج 1، ص 363.
5. بحارالانوار، ج 45، ص 47.
6. وسائل الشّيعه، ج 14، ص 123.
7. مستدرك‏الوسائل، ج 2، ص 551؛ بحارالانوار، ج 43، ص 31، ح 38.
8 . كافي، ج 5، ص 86، ح 1؛ من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 169، ح 3640، باب 2؛ امالي، طوسي، ج 2، ص 274؛ بحارالانوار، ج 43، ص 151، ح 7.
9. بحارالانوار، ج 43، ص 50 و 51، ح 47.
10. نهج البلاغه، خ 193، ص 651.
11. بحارالانوار، ج 43، ص 171.
12. كافي، ج 6، ص 476، ح 1.
13. همان، ص 475، ح 1.
14. نهج‏الفصاحه، ص 72، ش 377.
15. وسايل الشّيعه، ج 14، ص 183؛ كافي، ج 5، ص 567، ح 50.
16. كافي، ج 6، ص 446، ح 1.
17. همان، ص 448 و 449، ح 13.
18. همان، ص 510، ح 1؛ من لايحضره الفقيه، ج 3،

 
امتیاز دهی
 
 

نسخه قابل چاپ


تعداد بازديد اين صفحه: 14539
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما