تبلیغات
اخبار
بازدید طلاب مؤسسه مجتهده امین از زندان زنان اصفهان
موانع و راهکارهای مأموریت های علمی-تبلیغی طلاب خواهر در کرسی آزاداندیشی حوزه علمیه اصفهان بررسی شد
فرق و مذاهب
چهارشنبه 28 ارديبهشت 1390 دردوران خلفاي سه گانه چرا حضرت علي با آنهاهمكاري و همراهي كامل مي نموده اند و هيچ اختلافي ما بين آنها نبوده است در حاليكه ما پيروان آنها هستيم با هم اختلاف شديد داريم ؟مگر مصلحت دنياي امروز اسلام كمتر از دنياي اسلام زمان حضرت علي است؟

بايد دانست كه روش حضرت على(عليه السلام) در برخورد با خلفا، عمل به ظاهر و مدارا با آنان بوده است. از اين رو گاهى در نماز آنان شركت مى‏كردند و هم در امور مهم آن حضرت طرف مشورت آنان قرار مى‏گرفتند و هم آن كه وصلت‏هاى نزديك خانوادگى داشتند. اسماء همسر ابوبكر از نزديك‏ترين افراد به اهل بيت(عليه السلام) بود.

    به عبارت واضح‏تر عمل حضرت على(عليه السلام) يا خلفا، همانند عمل پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) با آنان در زمان حياتشان بوده است.پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله وسلم) از عمر و ابوبكر دختر گرفتند و به عثمان نيز دختر دادند.

    اين قضايا، هيچ تضادى با متفاوت بودن نقطه نظرات فكرى و اعتقادى ندارد. البته در اين نوع رفتار، درس‏هاى بسيار مهمى براى مسلمانان در جهت وحدت و همبستگى- در بين اختلاف نظرهاى اساسى - وجود دارد.

    سكوت معنادار على(عليه السلام) پس از غصب خلافت و دست نبردن به شمشير علل بسيارى دارد كه به برخى از آنها اشاره مى‏شود.

    الف) شرايط سياسى و اجتماعى امت اسلام پس از رحلت پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم): وقتى رهبر يك حركت عظيم تاريخى كه بنيانهاى جامعه آن روز را زيرو رو كرده و انديشه و نظامى نوين برقرار نموده از ميان مردم مى‏رود بهترين شرايط براى حركت ارتجاعى و ضد تكاملى فراهم مى‏آيد حال اگر در داخل امت و در بين سران آن نيز درگيرى بوجود آيد روشن است كه امور آن جامعه و امت هيچ گاه به سامان نخواهد رسيد و چه بسا نتايج همه حركتهاى قبلى نيز از دست برود.در صدر اسلام نيز دقيقا همين شرايط پيش آمد دشمنان خارجى حركت عظيم اسلام همانند روم و ايران آن زمان از يك سو منافقان و عناصر ارتجاعى داخلى از سويى ديگر منتظر فراهم آمدن شرايطى بودند تا نهال نورسته اسلام را ازبيخ بركنند. اگر فرضا على(عليه السلام) براى احقاق حق دست به شمشير مى‏برد مسلما جنگ دامنه‏دارى درگير مى‏شد كه پايان آن چيزى جز از بين رفتن زحمات پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) نبود.

    ب ) اقدام براى يك حركت اجتماعى آن هم به صورت نظامى نيازمند شرايط مختلف و آمادگيهاى مختلف است وبه دلايل مختلفى اين زمينه پس از ارتحال پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) وجود نداشت. على(عليه السلام) (بنابر نقل تاريخ) بارها بزرگان اصحابرا براى ايجاد حركتى بر عليه وقايع پيش آمده فراخواند ولى جز معدودى انگشت شمار به دعوت آن حضرت پاسخ ندادند. از سوى ديگر شرايط محيط و افكار عمومى نيز آمادگى قبولى نبردى داخلى در بين اصحاب پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) رانداشت زيرا همگان انتظار داشتند كه اصحاب بزرگ پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) پس از آن حضرت همانند او عمل نمايند و محوروحدت جامعه باشند نه اين كه به نزاع و درگيرى در بين خود اقدام نمايند. خلاصه سخن آنكه على(عليه السلام) براى حفظ اساس اسلام و حراست از نهال نورسته آن از احقاق حق خلافت خويش خوددارى نمود تا ريشه‏هاى اسلام در پرتوتعاليم پيامبر و قرآن و اهل بيت استحكام يابد. لذا على(عليه السلام) تا آن روزى كه مردم به خانه آن حضرت هجوم آوردند وخواهان خلافت آن حضرت شدند از خلافت ظاهرى بركنار ماند. نكته ديگرى كه شايان توجه است آنكه در امورداخلى امت اسلامى روا نيست كه هر كس براى احقاق حق خود دست به شمشير ببرد و مسلحانه و به زور در صدداحقاق حق خود باشد از روش على(عليه السلام) و ديگر ائمه چنين بر مى‏آيد كه آنان براى احقاق حق خود در جامعه هرگز وابتدا دست به شمشير نبرده‏اند بلكه سعى آنها بر اين بوده كه با روشنگرى و تبليغ حقيقت زمينه را براى يك حركت عمومى در جامعه فراهم نمايند. در برخى از روايات و اسناد تاريخى اين مسأله تاييد گرديده و سر آن حفظ وحدت وانسجام اجتماعى و جلوگيرى از سوء استفاده كسانى است كه وراى اختلاف امام(عليه السلام) و خلفا اهداف سياسى شكننده ديگرى را دنبال مى‏كردند.

 
امتیاز دهی
 
 



تعداد بازديد اين صفحه: 6388
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما