پرسشگرگرامي انسان موجودى است كه از دو بعد، جسم و روح، پديد آمده است و هر كدام نيازها و آسيبهاى خاص خودش را دارد. همان گونه كه بدن انسان به انواع غذاها احتياج دارد، روح آدمى نيز به شادابى و تفريحات سالم نيازمند است. بنابر اين غذاى روحى و روانى، همواره در كنار غذاى جسم مطرح بوده است.
در آموزه هاي اسلامي نيز نه تنها شاد بودن پسنديده است و در روايات آمده است مؤمن همواره با چهره بشاش و گشاده و نه اخم و ناراحت و غمبار با ديگران مواجه مي شود، بلكه شاد كردن ديگران يكي از مستحبات و مورد توصيه اسلام است چنانكه «ادخال السرور في قلوب المؤمنين» سفارش شده است. اما هدف، گستره و كيفيت تنظيم رفتاري در اين خصوص محل بحث و تأمل است.
ضرورت شادى و شادمانى: همهى انديشمندان (بلكه همهى انسانها) به اين نتيجه رسيدهاند كه شادىها و تفريحات سالم براى تقويت روح آدمى، از ضروريات زندگى است و زندگى بدون استراحت و نشاط، ايجاد استرس و عصبانيت مزمن، گرفتگى دائمى، بداخلاقى و كاهش شوق نسبت به زندگى كرده و موجب افسردگى و ناراحتى مىشود. چاره چيست؟ بنابر اين، به نظر مىرسد، خنديدن و خندان، شادى كردن و شادى آفريدن، دلشاد و مسرور بودن، بشّاش و خنده رو بودن و لبخند بر لب داشتن، همه اينها به عنوان يك «ضرورت» در زندگى انسان نقش تعيين كننده دارد.
از چند منظر مىتوان به مسأله شادى و شادمانى نگاه كرد:
1ـ تعريف شادى و شادمانى: نشاطى كه تحت تأثير عوامل مختلف به انسان عارض مىشود كه در آن حالت، روح انسان به درجه رضايت و گشايش مىرسد.
2ـ موجبات فرح و شادمانى: عوامل شادى آفرين و مسرّتبخش در زندگى انسانها از فراوانى و تنوع بالايى برخوردارند. اعم از سوژههاى تصويرى و ديدارى، صوتى و شنيدارى، از قبيل موسيقى، رقص و فيلمهاى گوناگون و همچنين انواع خوردنىها و نوشيدنىهاى الكلى و غيرالكلى و اعتياد به انواع مواد مخدّر.
و در مقابل، انواع صداها و تصاوير، مأكولات و مشروبات، ارتباطات و تفريحات مجاز مشروع نيز قابل تصور است. بنابر اين، اين طور نيست كه راه رسيدن به شادى و نشاط، منحصر در موسيقى، رقص، اعتياد و... باشد.
3ـ برآيند و نتيجهى سرور و شادى: به طور كلّى دسته بندىهايى كه پيرامون عوامل و موجبات شادىآفرين، به چشم مىخورد، عمدتاً مربوط به برآيند شادىهاست و اين كه آيا آن شادىها، سكّوى پرش انسان به سوى رشد و توسعه و كمال عقلى و انسانى است و يا به عكس، عقل انسان را تحت تأثير قرار داده و يا احياناً به تعطيلى مىكشاند. به عبارت ديگر، آيا آن لذّتها محدود، مقطعى و زودگذر است و يا اين كه به عكس، از لذتهاى جاودانه و پرنقش است.
البته، اين دسته بندىها در جهانبينىها و ايدئولوژىهاى مختلف، قابل توجيه و تفسير است.
نگاه به شادى و عوامل آن را در دو تفكر برسي مي كنيم.
الف) گروهى اعتقاد دارند كه شادمانى و نشاط، مطلق بوده و هيچ حد و مرزى را نمىشناسد. با هر وسيلهاى، با هر ابزار و شيوهاى، مىتوان به شكار شادى و شادمانى رفت. و هر كارى مجاز است، هر نوع ترانه و رقصى رواست. هر گونه گفتن و خنديدن و خندان درست است. اين گروه معتقد به «اصالة اللّذة» بوده و هر لذت و هر شادى را با هر عاملى تجويز مىكند.
از اين رو، برخى افراد به انواع مسكرات، انواع مواد مخدر و اعتيادآور، انواع رقصها و موسيقىها و انواع قصهها و قصهپردازىها، روى مىآورند و در نتيجه به انواع آفات روانى دچار مىگردند و كار به جايى مىرسد كه با چنين لذتهايى اقناع نمىشوند و آن گاه در تداوم لذتجويىهاى بىحد و مرز به فساد و فحشاء، به اتبذال و مسخ ارزشهاى انسانى و فطرى، دگرآزارى، خودآزارى و خودكشى گرفتار مىشوند، كه بسيارى از بزهكارىها و جرائم به شادىهاى بىحد و مرز باز مىگردد.
ب) گروهى ديگر، شادىها و تفريحات را قانونمند مىدانند و در مرز «بايدها» و حلال تفسير مىكنند، هر نوع شادى و تفريحى را مجاز نمىشمارند و در يك كلمه «تفريحات سالم» را باور دارند، تا از اين طريق مرز حرمت و آبروى خود و ديگران محفوظ بماند، تا شادى و خنده و تفريحات ما به ديگران صدمهاى وارد نسازد.
به نظر اين گروه، خنده و شادى و لذت، خوب است، اما نه با هر شيوه اي. شادمانى خوب است نه با زير پا گذاشتن قوانين و مقررات اجتماعى،عرفي و الهى.
از ديد اين گروه، همان گونه كه اگر «آزادى»، قانونمند و هدفدار نباشد مىتواند جامعه را به هرج و مرج بكشاند، شادىها و تفريحات نيز اين گونهاند.
از آن چه گفته شد به خوبى آشكار مىشود ما دو نوع لذت و شادى داريم: 1. لذت پايدار 2. لذت ناپايدار.
از مهمترين ويژگىهاى لذتهاى ناپايدار آن است كه همراه با هيجانات ناهنجار است و پس از فروكش كردن خندههاى بلند و خلوت با خود، احساس نگرانى و ناكامى رو به سوى آنان مىآورد. از اين نوع شادىها به «لذت كاذب» ياد مىشود.
به هر حال، بايد ارزيابى كرد كه كدام نوع از شادى ضرورت دارد؟ كدام تفريح سالم و كدام ناسالم است؟ كدام خنده روا و كدام نارواست؟ كدام لذت مشروع و كدامين نامشروع است؟ و بالاخره كدام يك از انواع شادىها و تفريحات اسلامى است، كدام يك غيراسلامى؟ بنابر اين بايد شادىها و تفريحات را چونان مفهوم «آزادى» قانونمند كرد و در چارچوب احكام الهى قرار داد.در دين مبين اسلام براي پاسخ گوئي به نياز فطري شادي وتفريح را هكارهاي فراواني توصيه شده است كه بعضي از آنها عبارت از مسافرت رفتن ،نگاه به آب نمودن ،نگاه به سبزه نمودن ،رفت وآمد با برادران ديني ،مزاح وشوخي نمودن به اندازه وبارعايت شرايط آن ،شستن سر با خطمي ،خوردن عسل و00000مي باشند براي آشنائي بيشتر در رابطه با نقش وجايگاه شادي در اسلام مي توانيد به كتاب موسيقي وتفريح در اسلام اثر شهيد بهشتي مراجعه نمائيد.