در قرآن كريم خداوند در مورد انسانها اينگونه مي فرمايد: «و نفس و ما سويها فألهمها فجورها و تقويها سوگند به نفس آدمي و آن كس كه آن را منظم ساخت پس فجور و تقوا يعني شر و خير را به او الهام كرده است. (شمس/7و 8)».
خداوند متعال سه نوع موجود آفريده است:
حيوانات؛ كه شهوت دارند ولي عقل ندارند.
ملائكه؛ كه عقل محضند و شهوت ندارند.
انسان؛ كه هم عقل دارد و هم شهوت. و پيامبران از بيرون به كمك عقل مي آيند و شيطان نيز به كمك هواي نفس و شهوت مي آيد.
حال در اين ميدان جنگ و مبارزه بين هواي نفس و عقل شخصيت انسان خودش را نشان مي دهد و همين پيروزي در اين جنگ است كه انسان را به مقامي مي رساند كه از ملائكه بالاتر است ولي اگر خداي نكرده انسان از شهوت خود پيروي كرد در آن صورت از حيوانات نيز پست تر خواهد شد.
و طبيعي است اگر زمينه ي گناه و نافرماني در انسان نبود ديگر كمال هم معنا پيدا نمي كرد يعني همين كه انسان مي تواند گناه كند و با نفس خويش مبارزه مي كند و مرتكب گناه و اعمال زشت نمي شود عبادت است.