next page

fehrest page

back page

كـارى هـم نـتوانيم بكنيم لكن تا اينجا كه شده ارزش داشته ، يعنى اين فداكارى كه ملت ايـران كـرده اسـت ، و ايـن تـحـولى كـه پـيـدا كـرده و دنبال اين و همراه اين ارزش داشته است كه صدها نفر، هزارها نفر كشته بدهد، فدايى بدهد يـك هـمـچـو روحـيـه اى درسـت بـكـنـد، يـك روحـيـه زنـده اى كـه الان شـمـا خـيـال نـكـنـيـد ديگر نمى توانيد تحميل كنند بر شما آن ظلم هايى را كه مى كردند، ديگر گـذشـت / ديـگـر/ تـحـمـل ظلم ها، ديگر نمى توانند اينها پاسبان را بفرستند در بازار و بـگويند... اين ديگر گذشت ... در اكثر سطرها علامت سه نقطه گذاشته شده كه بيانگر كلمات يا عباراتى است كه به هنگام پياده كردن نوار مفهوم نشده است .
تاريخ : 18/8/1357
در ديدار با گروهى از جوانان دختر و پسر فرانسوى علاقمند به اسلام  
مـتـرجم : عده اى از جوانان فرانسوى هستند كه به اسلام علاقه شديدى پيدا كرده اند. در ايـن دسته گلى كه به شما تقديم داشتند، مى گويند كه حضور شما باعث علاقه بيشتر به اسلام شده است .
امـام خـمـيـنـى : مـن امـيـدوارم كـه حـكـومـت اسـلامـى در ايـران تـشـكيل بشود و مزايايى كه در حكومت اسلام هست بر بشر روشن بشود، تا بشريت بفهمد كه اين اسلام چه دينى است و روابط بين حكومت و ملت ها چه روابطى است و در طرح اجراى عـدالت چـه نـحوى است و شخص اول مملكت با رعيت چه جور فرقى دارد در زندگى . اگر چـنـانـچـه بـعـضى از مزاياى اسلام را بفهمند، اميد اين هست كه همه رو به اسلام بياورند، حكومت اسلام و شخص اول كه خليفه است بر مسلمين و به منزله سلطان است نسبت به مسلمين ، زنـدگى عاديش از افراد طبقه سه پايين تر و با مردم ، با همان طبقه فقرا هم درجه در زنـدگـى هـسـتـنـد و عـدالت اجـتماعى و عدالتهايى كه اجرا مى كند اسلام ... تمام طبقات ، سـابـقـه در بـشـر نـدارد. حـكـومـت اسـلام مـثـل حـكـومـتـهـاى ديـگـر از قبيل سلاطين ، از قبيل رؤ ساى جمهورى نيست . حاكم اسلام ، حاكمى است كه در بين مردم ، در هـمـان مـسـجـد كـوچـك مـديـنـه مى آمد جلوس مى كرد و آنهايى كه مقدرات مملكت دستشان بود مـثـل سـايـر طبقات مردم ، در مسجد اجتماع مى كردند و طورى بود اجتماعشان كه كسى كه از خارج مى آمد، نمى فهميد كه كى رئيس مملكت است و كى صاحب منصب است و كى از فقرا است ، لباس همان لباس فقرا و... فقراى ، و در اجراى عدالت طورى بود كه اگر چنانچه يك نفر از پايين ترين افراد ملت ، بر شخص اول مملكت ، بر سلطان ، بر رعيت ادعايى داشت و پيش ‍ قاضى مى رفت ، قاضى شخص اول مملكت را احضار مى كرد و او هم حاضر مى شد و اگر چنانچه حكم بر خلاف او مى كرد، تسليم بود.
و مـع الاسـف اسـلام بـر بشر، حتى بر خود مسلمين ، مزاياى اسلام محفوظ و دست ستمكارها و نـفـتـخـوارهـا نـگـذاشته است كه اسلام به آن طورى كه هست ، پيش مردم روشن بشود. اگر چـنـانـچـه اسلام به آن طورى كه هست پياده بشود و اجرا بشود، اميد اين را داريم كه تمام بشر در تحت لواى اسلام بيرون بيايد، تمام مكتب ها شكست بخورد، معالاسف نگذاشتند كه اسلام را بشناسند مردم . گاهى اسلام را به صورت وصف ارتجاع تعبير كردند و گاهى بـه خـشـونـت تـعـبـيـر كـردنـد و گـاهـى بـه ايـنـكـه چـيـزى كـه در هـزار و چـنـد سال پيش از اين بوده است ، حالا نمى تواند اداره كند. تمام اينها تبليغات است و
شـواهـد زنـده در مـتـن اسـلام اسـت كـه ايـن مـسـايـل ايـن طـور نـيـسـت كـه مـبـلغـيـن سـايـر مـلل بـراى اسـلام گـفـتـه انـد، مـا مـى خـواهـيـم اسـلام را لااقـل حـكـومـتـش را، بـه يـك نـحـوى كـه شباهت داشته باشد به اسلام اجرا بكنيم تا معنى دمـوكراسى را به آن طورى كه هست بفهمند و بشر بداند كه دموكراسى كه در اسلام هست ، بـا ايـن دمـوكـراسى معروف اصطلاحى كه دولتها و رؤ ساى جمهورى و سلاطين ادعا مى كنند، بسيار فرق دارد.
سـوال : حـضـرت آيـت الله ! اسـتـدعـا مـى كنم كه در مورد قوانين الهى و دستورات الهى و طبيعت اين دستورات يك توضيحاتى براى ما بدهيد.
امـام خـمـيـنـى : قـوانـيـن الهـى طـورى نـيـست كه بشود با اين مجالس درباره آن ولو اجمالا تـوضـيـح داد، لكـن نمونه كوچكى را اينجا من اظهار مى كنم . قوانين اسلام يك قوانين است كـه بـراى اشـخـاص اسـت ، فـرد فـرد بـشـر، روابـطـى كـه هـر فرد بشر با خدا دارد، روابـطـى كه هر فرد بشر با پيغمبر اسلام دارد، با حكومت دارد، روابطى را كه هر فرد بـا فـرد ديگر بايد داشته باشد، روابطى كه هر فرد با غير ملت خودش ‍ بايد داشته بـاشـد، كـليه روابطى كه امكان دارد بين يك بشر با افراد ديگر بشر يا جوامع بشرى بـاشـد، در اسـلام مـطـرح اسـت و حـكـم دارد. اين احكام ، بسيارى راجع به روابط بشر با خـداست . همان طور كه حضرت مسيح !!! سلام الله عليه !!! آن طورى كه حالا به حسب مذهب مـسـيـح مـعـلوم اسـت ، همين بعد از بشريت را تحت نظر آورده است ، فقط روابط ما بين خدا و خـالق را مـلحـوظ داشـتـه اسـت ، در اسـلام بـه طـور كامل اين مطلب حكم دارد، احكام بسيار زياد دارد و علاوه بر اين ، روابط ديگرى هست و احكام ديـگـرى هست كه اين احكام راجع به افراد است و كيفيت از اولى كه باز متولد نشده است يك فـرد، يـك احـكـام بـراى ... تـولد يـك فـرد صـحـيح ، سالم و مهذب و در حالى كه ازدواج حـاصـل مى شود بين شوهر و زن و قبل از ازدواج براى انتخاب همسر و در زمان ازدواج و در زمان معاشرت زوجين باهم ، در زمان حمل ، در زمان شير دادن بچه ، زمانى كه بچه در دامان مـادر بـايـد تـربـيـت بـشـود، زمـانـى كـه پـيـش ‍ مـعـلمـهـاى اول تـربـيـت بـشـود، تمام اينها در اسلام حكم دارد و براى تربيت يك بشر قوانين دارد و عـلاوه بـر ايـنـهـا مـذهـب اسلام مثل مذهب مسيح نيست كه راجع به حكومت و راجع به اداره مملكت دسـتـورى نـداشـتـه بـاشد، يا اگر داشته باشد به مسيحيين نرسيده باشد. اسلام حكومت دارد و حـكـومـتـش هـمان نحوى كه حكومتهاى ديگرى هست و تشكيلات دارد لكن تشكيلاتى كه تـمـامـش بـر مبناى عدالت است ، روابط حكومت با رعيت ، با اصناف رعيت ، روابط رعيت با حـكـومـت ، روابـط حـكـومـت با مذاهب اقليت ، روابط مردم جامعه با اقليت ها، روابط حكومت با حكومتهاى ديگر روابط خود جامعه اسلامى با جوامع ديگر، تمام اينها قوانين دارد و من نمى تـوانـم قوانين اسلام را اين جا براى شما تشريح كنم ، حتى اجمالش را. انشاء الله اگر چـنـانـچـه بـه شـمـا خـداونـد تـوفـيـق عـنـايـت كـنـد و وارد اسلام بشويد، به تدريج اين مسائل را هر كدام اهلش باشيد خواهيد فهميد.
تاريخ : 20/8/1357
مصاحبه خبرنگار روزنامه انگليسى ابزرور 
س : حضرت آيت الله اخيرا فرموده اند كه اميدوارند بدون نياز به جنگ مسلحانه ، مبارزات كـنونى موفقيت آميز باشد و هنوز وقت آن نرسيده كه مردم اسلحه به دست بگيرند. آيا در جـريـانـات اخـيـر كـه ارتش قدرت را در دست گرفته ، خطر يك جنگ داخلى افزايش ‍ پيدا نكرده ؟ يا اين خطر كاهش يافته است ؟
ج : اگـر چـه ارتـش بـا شـدت هـر چـه تـمـامـتـر وارد مـيـدان شـده اسـت ، لكـن احتمال اين هست كه همين شدت عمل موجب نزديكى پيروزى ملت باشد. و با اين شدت ها نمى شود يك ملت را كه همه افرادش به پا خاسته اند ساكت كرد. و اميد فتح الان بيشتر است .
س : چه اشتباهاتى شاه مرتكب شده كه بايد هر چه زودتر برطرف شود؟
ج : اشـتـبـاهـات شـاه يكى دو تا نيست تا بتوانيم الان ذكر كنيد. لكن در جمله كلام اينكه از اول كه شاه روى كار آمده است و سلسله پهلوى به سلطنت رسيده اند قانونى نبوده است و بـر خلاف نص قانون اساسى بوده است و تاكنون هم هر چه كرده اند خيانت و جنايت بوده اسـت ، بـنـابـرايـن آنـهـا بـايـد بـرونـد. شـاه ما را به ورشكستگى سياسى ، اقتصادى ، فـرهـنـگـى و نـظـامـى كـشـانـده اسـت . آيـا هـر يـك از ايـنـهـا كـافـى نـيـسـت كـه مـلت او را عزل كند؟
س : موضع و نظر حضرت عالى در مورد مدرنيزه كردن كشور چيست ؟
ج : ايـن مـسـاءله اى اسـت كـه وقـتـى مـمـلكـت اسـلامـى تـشـكـيل شد، به دست كارشناسان بايد انجام شود. البته نه به اسمى كه شاه ادعا مى كند.
س : آيا مذاكرات شما با آقاى سنجابى به عنوان رهبر جبهه ملى موفقيت آميز بوده است ؟
ج : مـطـالبـى كـه مـن گـفـتـم ، آقـاى دكـتـر سـنـجـابـى قـبـول كـردنـد و بـنـابـراين بود كه اعلام كنند. لكن الان ايشان هم بر اساس انچه اطلاع رسيده ، گرفتار شده اند.
تاريخ : 4/9/1357
نامه به حضرات علماى اعلام و حجج اسلام و ساير طبقات و اهالى هندوستان  
بسمه تعالى
خدمت حضرات علماى اعلام و حجج اسلام و ساير طبقات و اهالى محترم هندوستان دامت اقامتهم و ايدهم الله تعالى
سـلام بـر شما و ساير برادران . لابد قضاياى ايران و مصيبت هايى كه بر اهالى آن جا از طـرف سـلسـله پهلوى وارد شده و مى شود اجمالا شنيده ايد. آنچه بر اين ملت مظلوم مى گـذرد بـه حـدى نـيـسـت كـه بـتـوانـم تـفـصـيـل دهـم . از اول كـودتـاى نـحس رضاخان به دست دولت انگليس تاكنون ، تمام ملت ايران در اختناق و رنـج و درد بـه سـر مـى بـرنـد، تـمـام ذخـايـر آنـهـا را از قـبيل نفت و غيره به طور غاصبانه به اجانب داده اند و نفعى از آن به ملت فقير نرسيده و نمى رسد. كشتارهاى عمومى و دسته جمعى سال ها است ادامه دارد. مساجد و معابد و حوزه هاى علميه در حال تعطيل است . نظاميان شاه بر مال و جان ملت مسلط هستند.
بـر شما ملت بزرگ است كه با اين ملت مظلوم همراهى و همدردى كنيد و دولت خود را وادار به همراهى نماييد. از خداوند تعالى اصلاح حال عموم را خواهانم .
و السلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 5/9/1357
مصاحبه خبرنگار روزنامه دانماركى  
س : نظرات و درخواست هاى سياسى شما در ايران امروز چيست ؟
ج : نـظـر مـا ايـن اسـت كـه دسـت خائنين به اين مملكت را كوتاه كنيم و درآمد مملكت را صرف محتاجان و فقراى آن و مصالح ملت كنيم و حكومت جائرانه پهلوى را بر هم زنيم و يك رژيم بـر پـايـه عـدالت و دمـوكـراسـى حـقـيـقـى كـه ضـامـن آزادى و استقلال مملكت باشد به وجود بياوريم .
س : منظره آينده ايران را به چه ترتيب ملاحظه مى فرماييد؟
ج : ما اميدواريم كه قيام ملت به آنچه ملت مى خواهد كه حكومت اسلامى است منتهى شود و مى دانـيـم كـه درآيـنـده تـحـت لواى حـكـومـت اسـلامـى ، مـنـافـع مـلت تامين مى گردد و آزادى و استقلال براى ملت و مملكت به ارمغان مى آورد.
س : حـضـرت آيت الله ! در مطبوعات جهان مباحثى هست در مورد اين كه موضع شما نسبت به كمونيست ها و ماركسيست ها چيست ؟
ج : بـرنـامـه مـا در حـكـومـت اسـلامـى مـبـنـى بـر تـوحـيـد است و آنها بر خلاف اين عقيده و ايدئولوژى هستند، بنابراين ما در يك جهت نمى توانيم با آنها حركت كنيم .
س : آيـا نـظـر حـضـرت آيـت الله ايـن اسـت كـه نـفـت كـشـورتـان را بـراى نسل هاى آينده دست نخورده نگه داريد و حفظ كنيد؟ و اگر چنين نظرى هست آيا به اين معنى است كه مايل هستيد صادرات نفت را متوقف كنيد؟
ج : خـيـر، مـا صـادرات نـفـت را مـتـوقـف نـمـى كـنـيـم و نـسـل حـاضـر احـتـيـاج بـه پـول ايـن نـفـت دارد. آنـچـه را كه ما با آن مخالف هستيم و از آن جـلوگيرى مى كنيم از تعدياتى است كه تا حال به ما، چه از جانب نفت و درآمد آن و چه از نـاحـيـه سـايـر امـور شـده اسـت . مـا از اين زياده روى ها جلوگيرى مى كنيم و الا نفت را مى فـروشـيـم و ارز مـى گـيـريـم . اخـتـيـار نـفـت و درآمـد حاصل از آن با خود ماست .
س : حـضـرت آيـت الله ! شـما آينده ايران را بين بلوك شرق (يعنى شوروى ) و غربى ها چگونه مى بينيد؟
ج : مـلت ايـران اجـازه نـمـى دهـد كـه هـيـچ مـمـلكـتـى در امـور داخلى او دخالت كند و آزادى و اسـتـقـلال خـودش را حـفـظ مـى كـنـد و بـا تـمـام كـشـورهـا هـم بـه طـور احـتـرام متقابل عمل خواهد كرد.
س : حضرت آيت الله ! ما هميشه به افراد مسن احترام مى گذاريم ، شما نقش خودتان را در نهايت در
حـكـومـت آيـنده ايران چگونه مى بينيد؟ و آيا فكر مى كنيد چه كسى حكومت جديد را كه مورد نظر شماست بايد رهبرى كند؟
ج : ما اشخاصى كه براى حكومت لايق باشند داريم و در آينده نزديكى معرفى خواهيم كرد و ايـنـطـور نـيست كه گفته شده است كه اگر چنانچه شاه برود يك خلايى پيدا مى شود. البـتـه مـن خـودم بـنـاى دخالت مستقيم در امور را ندارم ، وقتى كه حكومت تاءسيس گردد من سمت هدايت را دارم .
تاريخ : 9/9/1357
مصاحبه خبرنگاران روزنامه لبنانى الهدف و راديو اطريش  
س : حضرت آيت الله ! وضعيت واقعى ايران را چگونه بررسى و ارزيابى مى فرماييد؟
ج : الان ايـران در حـال انـقـلاب است ، اعتصابات تمام قشرها را فرا گرفته است ، حكومت نـظـامـى شـاه مشغول قتل و غارت است . از اطراف اشرار را تحريك مى كنند كه به شهرها بـريـزنـد و مـردم را بـكـشـنـد دانـشـگـاه هـاى مـا هـمـه تـعـطـيـل اسـت ، مـدارس ديـنـى هـمـه تـعـطـيـل اسـت ، وضـع آشـفته است و تمام اينها براى اين است كه ايران اين رژيم را نمى خـواهـد رژيـمـى كـه پـنـجـاه سـال بـر مـردم حـكـومـت جـائرانـه كـرده اسـت ، پـنـجـاه سال اختناق ايجاد كرده است و مردم را كشته است ، مردم نمى خواهند و انشاء الله پيروز مى شوند.
س : حضرت آيت الله ! موضع شما نسبت به ساير مخالفين شاه در ايران چيست ؟
ج : مـا بـا هـر كـسـى كـه بـا خواست هاى ملت ايران كه سقوط شاه و شاهنشاهى است موافق باشد موافقيم و با ما برادر است و اگر چنانچه با آن خواست ها موافق نباشد، قهرا خائن به ملت است و ما با او نيستيم .
س : حـكـومـت آيـنـده اى كـه بـتـوانـد مـورد تـاءيـيـد و قبول حضرت عالى باشد چه تركيبى بايد داشته باشد؟
ج : حـكـومـت جـمـهـورى مـتـكـى بـه آراى عـمـومى و اسلامى ، متكى به قانون اسلام ، اين را جمهورى اسلامى مى گوييم و اين مورد نظر ماست .
س : مـوضع حضرت آيت الله نسبت به دو ابر قدرت روسيه و آمريكا چيست ؟ و آيا تصور مـى فـرمـايـيـد كـه خـطـر يـك دخالت نظامى از طرف اينها به ايران در آينده وجود داشته باشد؟
ج : خـير، چنين احتمالى را كه مورد نظر شماست نمى دهيم ، چون الان هم چيزى در حد دخالت مـسـتـقـيـم نـظـامـى آمـريـكـا در ايـران اسـت . نـظـر مـلت ايـران ايـن اسـت كـه اسـتـقـلال و آزادى پـيـدا كـنـد، پـس چـگـونـه بـا دخـالت اين دو ابرقدرت قضاياى ايران حل مى شود؟ البته ما با هر كشورى اگر در امور ما دخالت نكند و با ما به عدالت رفتار كند، ما هم با آنها به طور عدالت رفتار خواهيم كرد.
س : رابـطـه شـمـا بـا دولت هـاى عـربـى چـگـونـه خـواهـد بـود؟ بـه كـدام طـرف تمايل پيدا خواهيد كرد؟ به طرف دولت هاى عربى مترقى نظير ليبى ، سوريه و عراق و يا به طرف دولت هاى معتدل نظير عربستان سعودى و مصر؟
ج : دولتـى كـه مـا ايـجـاد مى كنيم دولت اسلامى ، جمهورى اسلامى است . و هر يك از آنها نـزديـكـتـر بـه جـمهورى اسلامى باشند البته آنها نزديكتر به ما خواهند بود و هر كدام دورتر باشند، دورتر.
س : حـكـومـت نـظـامـى گـفته است كه تصميم دارند كه قانون اساسى را با شريعت اسلام مـتناسب و تعديل كنند (دو روز پيش در روزنامه هاى عربى منعكس شده بود) آيا حضرت آيت الله بر اين عقيده هستند كه رژيم شاه بتواند با اين برنامه ها و با اين قدم هايى كه بر مى دارد، در جبهه مخالف خودش تاءثير بگذارد و برخى از آنها را به خودش جلب نمايد؟
ج : ايـنـهـا دروغ مـى گـويـنـد. اگـر راسـت مـى گـويـنـد اول چـيـزى كـه در قـانـون اسـاسـى مـخـالف بـا اسـلام اسـت سـلطـنـت شـاه و اصل رژيم سلطنتى است . اگر آن برطرف شد و ساير قوانين اسلام را هم درست كردند و اين اشخاصى كه الان در راس واقع شده اند رفتند، آن وقت تكليف را روشن مى كنيم
تاريخ : 24/9/1357
مصاحبه خبرنگار خبرگزارى فلسطينى وفا  
س : مولانا الامام ! بدون شك زندگى طولانى شما پر از تجربه هاى مختلف و تغييرات و تـحـولاتـى بـوده اسـت و ايـن سـبـب شـده اسـت كـه امـروز از مـوضـع قـوى بـا مسايل برخورد كنيد و خواسته ها و نظرات خود را خيلى واضح بيان نماييد، مضافا براين كـه مـيـليـون هـا نـفر از مردم ايران از رهبرى شما در مبارزه خود برخودارند. از حضورتان تـقـاضـا داريـم كـه مـهـمـتـريـن مـراحل اين تجربه هاى تاريخى و آثار آنها را كه در خط امروزى مبارزه شما تبلور يافته است ، بيان نماييد.
ج : پـيـش از بـيـان تـجـربـيات دورانى كه من خودم شاهد آن بوده ام تذكر و توضيح يك نكته لازم است و آن اينكه نهضت موجود ملت ايران ، همچنان كه بارها گفته ام يك نهضت صد در صـد اسـلامـى اسـت و خـط مشى و هدف ها و راه هاى آن از اسلام الهام مى گيرد. اگر ملت ايـران حـاضـر به سازش با شاه نيست !!! كه يك فرد ظالم و جنايتكارى است !!! به اين دليـل اسـت كـه اسـلام اجـازه نـمـى دهـد كـه ظـالمى بر مردم حكومت كند ملت ايران با رژيم سـلطـنتى مخالف است ، زيرا رژيمى است تحميلى كه هرگز متكى به آراى ملت نبوده و از ايـن جهت به شكل بنيادى ، مخالف با اراده و خواست مردم است و خود را موظف به تامين هدف ها و خواسته هاى مردم نمى داند و حكومت چنين رژيمى ، حكومت طاغوتى است و اسلام اطاعت از ايـن حـكـومـت را بـر مـردم حـرام كـرده و مبارزه با حكومت طاغوتى را واجب شمرده است . و اين مـبـارزه ، از ابـراز تـنـفـر از ظـلم كه پايين ترين مرتبه نهى از منكر است شروع شده تا قـتـال ، و جـنـگ بـا دشـمـن ادامـه دارد تـا ظـلم و ظـالم از بـيـن بـرود و حـكـومـت عـدل اسـلامـى مـسـتـقر گردد و اگر ملت ايران عليه تسلط اجانب مبارزه مى كند، باز هم از اسـلام دسـتـور مى گيرد، زيرا مردم مسلمان حق ندارند كه غير مسلمين را در امور خود دخالت بدهند كه مسلط بر سرنوشت آنان شوند و واجب است كه با اين تسلط، مبارزه اسلامى كنند تا جامعه استقلال خود را به دست بياورد. و نسبت به تجربه هاى عمر خودم ، ما مى بينيم كـه رضـاخـان كـه هـيـچ گـونـه صـلاحـيـت حـكـومـت را نـداشـت ، به زور اجانب و برخلاف مـيـل مـلت ، بـر مـردم ايـران تـحـمـيـل شـد و بـا روى كـار آمـدن رضـاخـان ايـن سـه اصـل اسـلامـى در امـر حـكـومـت پـايـمـال شـده : اول ، اصـل لزوم عـدالت در حـاكـم اسـلامـى . و دوم ، اصـل آزادى مسلمين در راى به حاكم و تعيين سـرنـوشـت خـود. و سـوم ، اصـل اسـتـقـلال كشور اسلامى از دخالت اجانب و تسلط آنها بر مقدرات مسلمين . و اگر در
آن روز بـراى احياء اين سه اصل اسلامى اقدام شده بود، كار به اين جا نمى كشيد و ديده ايم كه رضاخان چه جناياتى نسبت به كشور اسلامى و ملت مسلمان ايران مرتكب شد. بعد از سـقـوط رضـاخـان ، پـسـرش مـحـمـدرضـاخـان سـركـار آمـد و بـرخـلاف اصول سه گانه فوق ، حكومت را در دست گرفت و در آن موقع هم قدرتى نداشت ، از اين جـهـت بـه خـواسته هاى جزيى مردم كه پدرش ناديده گرفته بود تن داد و بعد كه مسلط شـد، جـنـايـاتـى مـرتـكـب شـد كـه دسـت كـم از پـدرش نـداشـت . و در بـيـسـت و پـنـج سـال پـيـش كـه شـاه ضـعـيـف شـد و فـرار كـرد، اگـر مـخـالفـيـن درآن روز بـه ايـن اصـول سـه گـانـه اسـلامـى توجه مى كردند و كار شاه را يكسره مى كردند، به اين جا نـمـى كـشـيـد و ديـديـم كـه شـاه بـعـدا مـسـلط شـد و در ايـن بـيـسـت و پـنـج سـال و بـه خـصوص در اين پانزده سال اخير جناياتى مرتكب شده است كه روى مغولان و چـنـگـيـزهـا را سـفـيد كرده است ، كه ابعاد جناياتش در بيان نمى گنجد و از اين رو در اين مـرحـله حـسـاس ، مـلت ايـران تـصـمـيـم گـرفـت اسـت كـه مـتـكـى بـه اسـلام و بـا الهام از اصول مترقى اسلام ، نهضت خود را به پيش برد و بر اساس قواعد و ضوابط اسلامى ، جـامـعـه خـود را از نـو بـنـا كـنـد و هـيـچ گـونـه سـازش و راه مـيـانـه و امثال اين تو همات را نپذيرد.
س : در سـال 1948 فـلسـطـين غصب شد و با همكارى دولت هاى بزرگ استعمارى ، خواب صـهـيـونـيـستى تحقق يافت . اين فاجعه بر مردم ايران تاءثيرى درآن زمان گذاشت و چه عكس العملى داشت ؟
ج : بـحـق بـايـد گـفـت كـه غـصـب فـلسـطـيـن بـه دسـت اسـرائيـل متجاوز و با همكارى دولت هاى بزرگ استعمارى ، براى همه مسلمين و نيز براى مـسـلمانان ايران فاجعه بود، فاجعه اى بسيار دردناك : و بايد گفت متجاوز اصلى در اين فـاجـعـه هـمـان دولت هـاى اسـتـعمارى آن زمان بودند كه اين توطئه را عليه مسلمين در اين منطقه طرح ريزى كردند. كشورهاى اسلامى ازدست ابرقدرت ها مصيبت هاى زيادى ديده اند و ايـن هـم يـكـى از مـصايب بزرگ بود، منتها به دست صهيونيست ها. ملت ايران (نه شاه و دولت او) بـه دليـل احـسـاس عـميق اسلامى خود از دست رفتن فلسطين را به مثابه از دست رفـتـن پـاره اى از پـيـكـر خـود مـى دانـسـت و بـه هـمـيـن دليـل هـمـيـشـه عـلى رغـم هـمـكـارى شـاه و دولتـهـاى دسـت نـشـانـده او بـا اسـرائيـل ، عميق ترين احساسات پاك خود را نثار مبارزين فلسطينى كرده است . من بيش از پـانـزده سـال اسـت كـه مـكـرر بـه هـمـكـارى شـاه و دولت او بـا اسـرائيـل اعـتـراض كـرده ام و چـه بـسـيـار از ايـرانـيـان ، از روحـانـى و غـير روحانى به دليـل اعـتراض به تجاوز اسرائيل به زندان رفته اند و شكنجه ديده اند. و ما هميشه به عـنوان يك وظيفه اسلامى تا حد امكان از فلسطين دفاع كرده ايم و به خواست خدا هميشه در كنار ساير مسلمين به اين وظيفه الهى عمل خواهيم كرد.
س : بـايـد دانـسـت كـه تـجـربـه مـصدق به همه ثابت كرد علت شكست را جستجو نمايد و نـتـيـجـتـا گـروه هـاى مختلف سياسى نشان داد كه بايد روش مبارزه را تغيير دهند. تقاضا داريـم نـتايجى را كه از اين تجربه گرفته ايد بيان نمائيد. آنچنان تجاربى كه شما را در ايجاد اطمينان و رابطه محكم با ملت يارى نمود.
ج : مـن هـمـيـشـه بـا روش هـاى مسالمت آميز مخالفت كرده ام . شاه به هيچ وجه نمى تواند و نبايد سلطنت كند.
س : هـمـان طـور كـه مـى دانـيـد، انـقـلاب فـلسـطـيـن در اوايـل ژانـويـه سـال 1965 شروع شد و پس از شكست 1967، قدرت و گسترش ‍ يافت . آيا اخبار آن به ملت ايران مى رسيد؟ به چه وسيله اى ؟
ج : آرى ، خـبر مى رسيد به همان و سيله اى كه به ساير كشورها مى رسيد. البته رژيم ايران سعى مى كرد كه اخبار جنگ مسلمانان با كفار را به نفع كفار گزارش كند و اين كار را هـمـيـشـه كـرده اسـت و هـمـيـشـه اعـراب را مـشـتـى مـردمـى كـه مـسـايـل را درسـت درك نـمـى كـنـنـد مـعـرفـى كرده است . رژيم ، يكى از پشتيبانان بزرگ اسـرائيل است . راديو ايران و وسايل ارتباط جمعى همه !!! چه آنها كه از خود رژيم است و چـه آنـهـا كـه زيـر فـشـار رژيـم بـودنـد !!! بـه نـفـع اسـرائيـل كـار مـى كـردنـد و اين ما بوديم كه از اول با تمام برنامه ها مخالفت كرديم و اكنون نيز مى كنيم .
س : در دهـه 1960 شـاه چـيـزى بـه نـام (انـقـلاب سـفـيـد) بـراى اصـلاحات ارضى و تغييرات اجتماعى اعلان كرد. تقاضا داريم حقيقت اين نمايشنامه را بيان نماييد. بخصوص ايـنـكه بعضى از وسايل تبليغاتى مثل (پارى ماچ ) اين روزها ادعا مى كنند كه يكى از عـلل انقلاب رجال دينى ، حسادتشان نسبت به شاه به خاطر اين است كه زمين هاى ايشان را مصادره كرده است و نيز به خاطر اجراى اصول (انقلاب سفيد) است .
ج : شاه پس از سال ها فكر و مشاوره با حاميان خارجى اش طرحى تهيه كرد كه هم بتواند ايـران را بـه نـفـع خـود و اربـابـانـش غـارت كـنـد و هـم بـه خـيـال خـام خـود، زمـيـنـه هـر گـونـه انـقـلاب داخلى عليه خود را نابود كند. براى توجيه بـرنـامـه هـاى ضد ملى خود ابتدا موضوع اصلاحات ارضى را به ميان كشيد، به اين اميد كـه دهـقـانـان مـحـروم و فقير ايران را به بهانه صاحب زمين شدن بفريبد و آنان را عليه مـخالفين خود بسيج نمايد. البته اوج داستان غم انگيز شاه براى مردم ايران ، اصلاحات ارضـى بـود، ولى مـسـاءله آزادى زنـان را هـم به اين نقطه اوج به اصطلاح انقلاب خود اضـافـه كـرد و سـايـر مـواد بـه اصـطـلاح انـقـلاب سـفـيـد، هـر يـك نـيـز در ايـن نـمايش مبتذل نقش خاصى ايفا كردند. و اما نتيجه چه شد؟ نتيجه اين كه كشاورز ايرانى كه فقير و مـحـروم و گـرفـتـار چنگال مالكين بزرگ !!! كه همه از قماش خودشان بودند !!! بود، روز بـه روز بر فقرش افزوده شد و سرانجام براى لقمه نانى به شهرها روى آورد. شـاه بـلافـاصـله از ايـن بـازار كـار ارزان سـوء استفاده كرد و به بهانه صنعتى كردن كشور، راه را براى سرمايه گذاران خارجى و داخلى در موسسات صنعتى هموار كرد و نيز هـمـان مـالكـين بزرگ را مى بينيم كه امروز به صورت كارخانه داران بزرگ كه همه از وابـسـتـگـان و سـرسـپـردگـان رژيـم هستند ظاهر شده اند. ديروز اگر كشاورزان ايرانى بـراى كـوچـكـتـريـن تخلف از دستور ارباب ظالم خود، به زير شلاق مى رفت و اموالش تـاراج مـى شـد، امـروز هـم كـارگـران بـراى بـه دسـت آوردن حـقوق حقه خود، زير فشار كـارخـانـه داران بـه تـوسـط مـزدوران رژيـم به گلوله بسته مى شوند و در بعضى از روستاها روستاييانى كه حاضر به مهاجرت نشدند، چون داراى
زمـيـن هـاى نـسبتا مرغوبى بوده اند، از خانه هايشان آواره كردند و زمين هاى مرغوب را به نفع دربار و سرسپردگان دربار تصاحب نمودند.
شـاه بـراى ملت ايران دست به اصلاحات ارضى نزده است بلكه طراح اصلاحات ارضى يـعـنـى آمـريكا و ساير دول استعمار اقدام به اصلاحات كرده است . زير نتيجه اصلاحات ارضـى يـعـنـى آمـريكا و ساير دول استعمارى اقدام به اصلاحات كرده است . زيرا نتيجه اصـلاحـات ارضـى شـاه ايـن شـده اسـت كه امروز در حدود نود در صد مواد غذايى ايران از خـارج به خصوص از آمريكا تامين مى شود و نتايج خانمانسوز اصلاحات شاه به همين جا تـمـام نـمـى شـود. مـزدوران شـاه گـفـتـه انـد كـه عـلمـاى مـذهـبـى بـه دليـل ايـنـكـه اصـلاحـات ارضى زمين هاى آنان را از دستشان بيرون برده ، عليه شاه قيام كـرده انـد. كدام زمين ها؟ كدام يك از علماى دينى از مالكين ايرانى بوده اند؟ زندگى علماى دينى كه با سادگى در حد مردم معمولى است ، آيا نياز به زميندارى دارد؟ تمام دروغ هاى شـاه و حـامـيـانـش بـراى مـلت ايـران روشـن شـده اسـت . ابـعـاد خـيـانـت شـاه در زمـيـنـه مـسـايـل اقـتـصـادى به اين مسايل تمام نمى شود ، شاه از آزادى زنان صحبت مى كند، آزادى كدام زن ؟! در ايران زنان با شخصيت كه خواستار حقوق انسانى خود هستند و اكثريت زنان را ايرانى تشكيل مى دهند، امروز همه عليه شاهند وسرنگونى او را خواستارند و همه آنان امروز مى دانند كه آزادى زن در منطق شاه يعنى به انحطاط كشانيدن زن از مقام انسانى او و در حـد يـك وسـيـله با او رفتار كردن . آزادى زن در منطق شاه ، يعنى پر كردن زندان ها از زنان ايرانى كه حاضر نيستند به پستى هاى اخلاقى شاهانه تن بدهند.
سـوال : اين روزها ملاحظه مى شود كه يكى از شعارهايى كه مردم در خيابان هاى شهرهاى ايـران مـى دهـند و همچنين خود شما مى دهيد، اين است كه كسانى كه مى كوشند سازش كنند، خاء ن هستند. تقاضا داريم محتواى اين شعار و عواقب آن را بيان نماييد.
جـواب : سـازش با شاه يعنى سازش با ظالمى خاء ن و سازش با چنين موجودى ، پيداست كـه خـيـانـت بـه مـلت ايـران و اسـلام اسـت و امـا راه حل هاى ميانه را قبلا توضيح دادم كه چرا نمى پذيريم .
سـوال : آيـا مـمـكـن است از چگونگى روابط بين خود و مقاومت فلسطين گفتگو كنيد؟ معروف اسـت كـه بـيـن شـاه و اسـراءيـل روابـط آشـكـارى در مـيـدان هاى مختلف برقرار است و به خـصـوص ايـن كـه شـاه ، اسـراءيـل را بـه نـسـبـت زيـادى از طـريـق ارسـال نـفت كمك مى كند. تقاضا داريم بعد از آزادى ايران از حكم شاه ، روابط خود را با اسراءيل بيان نماييد.
جـواب : هـمـان طـور كـه قـبـلا اشاره كردم ، ما هميشه در حد امكانات و قدرتمان از برادران فـلسـطـيـنـى بـراى پـايان دادن به تجاوز اسراءيل و آزاد كردن اراضى اسلامى از دست اسـراءيـل غـاصـب حـمـايـت مـى كـنـيـم و هـرگـز كـمـتـريـن كـمـكـى بـه اسراءيل نخواهيم كرد.
سـوال : دربـاره جـمـهـورى اسـلامـى بـا يـك برداشت عمو مى بگوييد كه روابط جمهورى اسلامى با دو كشور بزرگ چگونه است ؟
جـواب : جـمـهـورى اسـلامـى بـه ايـن مـعـنـى اسـت كـه قـانـون كـشـور را قـوانـيـن اسـلامـى تـشـكـيـل مـى دهـد، ولى فـرم حـكومت اسلامى جمهورى است ، به اين معنى كه متكى بر آراى عمومى است . و روابط ما با تمام
كشورها بر اساس احترام متقابل به طورى كه نه به آنها ظلم مى كنيم و نه به آنها اجازه ظلم را مى دهيم .
تاريخ : 30/9/1357
مصاحبه خبرنگار مجله آمريكايى تايم  
سـوال : حـضـرت آيت الله ! بعضى از مردم مى گويند شما به خاطر خصومت شخصى كه با شاه داريد حاضر به مذاكره و توافق با وى نيستيد. آيا يك چنين مساءله اى صحت دارد؟
جواب : مساءله اى است كه شاه گفته است ، اساسى ندارد. من هيچ خصومت شخصى با كسى ندارم .
سـوال : حـضـرت آيـت الله ! سـيـاسـت يـعـنـى پـيـدا كـردن راه حل هاى ممكن اگر درست فهميده باشم موضع حضرت عالى اين است كه هيچ نوع مذاكره اى بـا رژيـم كنونى امكان پذير نيست ، براى اين كه اين رژيم غير قانونى است ، به نظر شـمـا عـلت ايـن كـه شـمـا و پـيـروانـتـان در مـذاكـره بـا شـاه بـراى يـافـتـن يـك راه حـل سـيـاسـى در مـورد بـحـران كـنـونـى ايـران و اجـتـنـاب از هـرج و مـرج بـى ميل هستيد چيست ؟
جـواب : عـلت اين است كه ما هرج و مرج را زير سر خود شاه ميدانيم ، بنابر اين شاه نمى خـواهـد كـه راه حـل پـيـدا كند، شاه مى خواهد راه فرار از اين تنگنا و به دست آوردن قدرت پيدا بكند، پس با شاه مذاكرات معنى ندارد.
سـوال : حضرت آيت الله ! شما فرموده ايد كه علاقه اى به قدرت سياسى يا شركت در يك حكومت جديد را در ايران نداريد، بنابر اين در صورت رفتن شاه فكر مى فرماييد چه نوع حكومت سياسى در ايران استقرار خواهد يافت ؟ آيا دولتى پارلمانى كه داراى نخست وزير باشد يا به چه صورت ديگرى ، ممكن است توضيحات بيشترى بفرماييد ؟
جـواب : ايـن حـكـومـت ، حكومت جمهورى اسلامى متكى به آراى عمومى است . در حكومت جمهورى مـجـلس تـشـكـيـل خـواهـد شـد، بـعـد مـجـلس جـزئيـات نـوع جـمـهـورى و مسايل مربوط به آن را تعيين خواهد نمود.
سـوال : آنـهـايى كه مورد نظر شما هستند چه كسانى هستند كه جمهورى اسلامى مورد نظر شما را رهبرى بكنند؟
جواب : اشخاصى هستند كه الان من نبايد معرفى شان بكنم .
سوال : در جمهورى اسلامى مورد نظر شما، نقش ارتش چگونه خواهد بود؟ ارتش چه نقشى را ايفا خواهد كرد؟
جواب : در جمهورى اسلامى ارتش هست ، لكن ارتش وابسته نيست و ارتش به اندازه اى است كه احتياج
كـشـور را رفـع مـى كند و كسانى كه به درد نمى خورند و فقط براى استفاده در لباس ارتـش هـسـتـنـد حـذف مـى شـونـد، آنـهـا زايـد هـسـتـنـد لكـن اصل ارنش به قوت خويش باقى است .
س : در جمهورى اسلامى به طور كلى سياست خارجى شما چگونه خواهد بود؟
ج : جـمـهـورى اسـلامـى مـا بـا تـمـام مـمـالك روابـط حـسـنـه و احـتـرام مـتـقـابـل قـايـل اسـت ، در صـورتـى كـه آنـهـا هـم احـتـرام متقابل قايل باشند.
س : آيـا در جـمهورى آينده اين را شما پيش بينى مى فرماييد كه كشور شما در روابط با ابرقدرتها بى طرف باشد يا بيشتر در اردوگاه غرب قرار بگيرد ؟
ج : خير. در هيچ اردوگاهى قرار نمى گيرد و بى طرفى خودش را حفظ خواهد كرد.
س : ترسى كه در بسيارى از كشورهاى غربى وجود دارد اين است كه در صورت استقرار جـمـهـورى اسـلامـى بـا رفـتن شاه ، كشور ايران به دست روسها بيافتد و زير نفوذ آنها قرار بگيرد. آيا به نظر شما اين ترس بيمورد است ؟
ج : ايـران هرگز به دست روسها نمى افتد. همان مردمى كه با غرور اسلامى شان آمريكا را از ايـران بـيرون كردند با همان نيرو و غرور هرگز اجازه نخواهند داد شوروى و يا هر كشور اجنبى ديگرى در ايران نقوذ پيدا كند، اين از تبليغات شاه است
تاريخ : 3/10/1357
پاسخ به نامه آقاى ابوجهاد 
جناب آقاى ابوجهاد ايده الله تعالى
بسم الله الرحمن الرحيم
پـس از اهـداء تـحـيـت ، عـطـف بـه مـرقـوم مـحـتـرم تـاريـخ 10/12/1978، جـنـاب آقـاى جلال الدين فارس !!! ايده الله تعالى !!! را براى آن امر معين نمودم .
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 7/10/1357
مصاحبه خبرنگاران راديو مونت كارلو و 18 روزنامه جنوب فرانسه  
س : رفـتـن شما به تاءخير افتاد. تظاهرات ديروز با خشونت كوبيده شد و به نظر مى رسد كه رفتن شاه تعيين كننده نيست . آيا شما در استقرار حقوق اسلامى به ترديد افتاده ايد؟
ج : آن طـور كـه مـا در نـظـر داريـم بـايـد شاه و رژيم سلطنتى و حكومت منصوب شاه تمام بـرونـد و بـا اسـتـقـرار حـكـومـت اسـلامـى وضـع تـثـبـيـت خـواهـد شـد. آنـچـه وضـع را متزلزل مى كند دولت و بعضى از ارتشيان دست نشانده اوست . من بارها گفته ام كه ارتش با ماست تمام اين خشونت ها از تنى چند فرماندهان است كه ناچار با شكست روبرو هستند.
س : در مـحـدوده يـك جـمـهـورى اسـلامـى قـشـون چـه خـواهـد شـد؟ آيـا كـمـاكان از مدرنترين وسايل برخوردار خواهد شد؟
ج : البـتـه مـا ارتـش لازم داريم و با استقرار جمهورى اسلامى بايد ارتش قوى باشد اما به نفع مردم . ارتش بايد در خدمت ملت باشد و نه در خدمت اجانب و براى سركوبى ملت . تـاكـنـون ارتـش را طـورى انـتـخـاب كرده بودند كه كارش سركوبى ملت بود. تنى چند فـرماندهان خائن به سود اجانب عمل مى كردند اينان كه كنار بروند ارتش در خدمت ملت در خـواهـد آمـد و از مـدرنـتـريـن وسـايـل بـرخـوردار خـواهـد بـود. البـتـه از وسايل مدرنى كه به درد ارتش بخورد نه اينهايى كه فعلا به درد مستشاران آمريكايى مى خورد و بس .
س : چـه رفـتـارى در برار سرمايه گذارى هاى فرانسه و قراردادهايى كه با فرانسه امضا شده است اتخاذ خواهيد كرد؟
ج : اين امور راجع به دولت آينده است . البته قراردادهايى كه به نفع ملت باشد محترم و آنچه به ضرر ملت باشد ملغى خواهد شد. فكر نكنيد كه چون من در فرانسه هستم قدمى بـه نـفـع فـرانـسـه كـه بـه ضـرر مـلت خـودمـان بـاشـد بـردارم . فـرانـسـه هـم مـثـل ساير كشورهاست . من به مبارزه خود در هر كجا كه باشد ادامه مى دهم فرانسه و جاى ديگر ندارد. البته فعلا از فرانسه شخصا متشكرم .
س : آقاى تهرانى كه از شوراى سلطنت استعفا كرده است نمى تواند نقش واسطه مفيدى را ميان شما و ارتش و بختيار ايفا كند؟
ج : دولت بـختيار دولت غيرقانونى و وساطت با او هيچ معنى ندارد و ارتش هم مقامى نيست كه بتوان با
او وارد مذاكره شد و تفاهم نمود.
س : چـرا پـيـشنهاد بختيار را درباره دادن امكان انتخاب به ملت ميان جمهورى اسلامى و يك رژيم ديگر قبول نمى كنيد؟
ج : بختيار غيرقانونى است و ملت با او مخالف است . او از نظر من يك فرد خائن است .
س : شما با اسرائيل مـخـالفـيـد و از يـاسـر عرفات حمايت مى كنيد. رفتار شما در بحران خاورميانه چه خواهد بود؟
ج : ايـن امـور مـربـوط بـه دولت آتيه است و من فعلا نمى توانم در اين باره اظهار نظر كـنـم . البـتـه بـه مـحـض آمـدن يـك حـكـومـت مـردمـى روى كـار بـا اسرائيل قطع رابطه خواهيم كرد چون غاصب است .
س : آيا شما اين فرض را مورد بررسى قرار داده ايد كه خود مسؤ وليت جمهورى اسلامى را بر عهده بگيريد؟ در چه حدود و با چه شرايطى ؟
ج : خير من مسؤ وليت رياست جمهورى را به عهده نمى گيرم كار من هدايت آنهاست .
س : شـمـا در پـنـجشنبه گذشته احتمال حوادث و خيمى را هنگام ورود خود به تهران داديد. حوادث ساعات اخير مويد اين بيم هست ؟
ج : تـا ايـن رژيـم هـسـت و تـا ايـن دولت غـاصـب سـر كـار اسـت ايـن احتمال ها را مى دهم . وقتى اين دولت برود اوضاع آرام مى شود. شخص ‍ من مطرح نيست . من از خـدا مـى خـواهـم تـا در بـرابـر مـلتم به شهادت برسم و در كنار آنها كشته شوم . من بارها گفته ام كه من با يك شخص عادى يكى هستم . س : جمهورى اسلامى آن طور كه شما در نظر داريد بر پايه چند حزبى خواهد بود و آيا گرايش هاى مذهبى ديگر و غير مسلمان محترم شمرده خواهد شد؟
ج : هـمـه احـزاب در ايـران آزاد خـواهـنـد بـود مگر آنكه مخالف با مصالح ملت باشد در آن صورت از فعاليت آنها جلوگيرى مى شود لكن اظهار عقايد آزاد است . اقليت هاى مذهبى نيز همه محترم هستند و حقوق آنان در اسلام و جمهورى اسلامى محفوظ است .
س : هـيـچ كـس نـقش (سيا) را در استقرار رژيم شاه و نگاه داشتن و حفظ دولت بختيار انكار نـدارد. در ايـن شـرايـط چـگـونـه مـى تـوان مـانـع يـك عمل نظامى قهرآميز تحت رهبرى آمريكا شد؟
ج : به همان ترتيب كه شاه از بين رفت اراده ملت بر همه مشكلات غلبه خواهد كردو ارتش غير از چند نفر از سران آن از مردمند و با ما هستند.
س : شما از حمايت هاى خارجى برخورداريد؟
ج : هـيـچ حـمـايـتى از ما نشده است . گاهى لفظا ظهار حمايت شده است لكن حمايت عملى به هـيـچ وجـه وجـود ندارد و ما محتاج هيچ حمايتى نيستيم . ملت ايران اراده كرده است تا پيروز شود و حتما پيروز خواهد شد.
س : وقتى حكومت بختيار برود چه تدابير اقتصادى فورى بايد اتخاذ كرد؟
ج : بـراى نـجـات اقـتـصـاد كشور ما علماى اقتصاد داريم . آنان را به كار وا مى داريم تا اولويت ها را معين
كـنـنـد. مـا مـى دانـيـم كـه اقـتـصـاد كـشور منهدم شده است و بعد از پيروزى با بحران هاى اقـتـصـادى عـظـيـمـى روبـرو هـسـتيم چون شاه براى آرامش خيالى ايران پولى در بانك ها نگذاشته است و افراد خائن پول هاى گزافى از كشور خارج كرده اند. ولى ما اشخاصى داريـم كه مى توانند راه حل ها را بيابند و چون ملت همه از جمهورى اسلامى پشتيبانى مى كنند اميدواريم بتوانيم بر مشكلات غلبه كنيم و جهات مادى و معنوى خود را سامان بخشيم و بـه امـيـد خـدا ايـران را از نـو بـسـازيـم . ولى بـاز بـايد اقرار كنم كه مشكلات بزرگ اقتصادى در پيش ‍ است .
س : آيا شما امشب مى رويد؟ چه خواهيد كرد اگر فرودگاه بسته باشد؟ گفته شده از راه ديگرى خواهيد رفت چه راهى ؟
ج : تـا فـرودگـاه بـسته باشد نخواهم رفت و به محض باز شدن خودم را به هم ميهنانم خواهم رساند تا در كنار آنان يا پيروز شوم و يا كشته .
س : بـعـضـى مـى گويند شما غرب را به لرزه در آورده ايد. آيا ما غربى ها حق داريم از شما بترسيم ؟
ج : اما اينكه مى گوييد غرب به لرزه درآمده اگر از اين لحاظ است كه ما مطلب حقى گفته ايم و بدين مناسبت قلب مردم غرب را به لرزه انداخته است مايه ترس نيست مايه اميد است . غرب بايد اميدوار باشد كه ملتى براى گرفتن حق خود اينچنين قيام كرده است . بله ممكن است دولت هاى غربى كه احتمال مى دهند منافعشان به خطر افتاده است خوف داشته باشند لكـن اگـر بـا عـدالت رفـتـار كنند خوفشان بيجاست ايران هم با آنان به عدالت رفتار خواهد كرد.
س : بـرخـى از رسـوم اسلا مى مانند حجاب اجبارى رها شده است آيا در جمهورى اسلامى از نو اجبارى خواهد شد؟
ج : حـجـاب به معناى متداول ميان ما كه اسمش حجاب اسلامى است با آزادى مخالفتى ندارد. اسـلام بـا آنـچـه خـلاف عـفـت اسـت مـخـالفـت دارد و مـا آنان را دعوت مى كنيم كه به حجاب اسـلامـى رو آورنـد. و زنـان شـجـاع مـا ديـگـر از بـلاهـايى كه غرب به عنوان تمدن به سرشان آورده است به ستوه آمده اند و به اسلام پناهنده شده اند.
س : مـنـظـور از قـيـمـت عـادلانه نفت چيست ؟ و با چه معيارى تعيين مى گردد؟ همان قيمتى كه اوپك تعيين مى كند؟
ج : قيمتى است كه بر اساس تفاهم ميان دولت ما و دولت هاى ديگر برقرار مى شود به طـورى كـه نـه بـه آنها اجحاف شود و نه به ما ما هرگز حاضر نيستيم زير عنوان اوپك منافعمان را غارت كنند.
س : به چه دليل دولت بختيار را غيرقانونى مى دانيد؟
ج : به دليل مخالفت همه مردم . بختيار را شاه نصب كرده است و مردم همه با شاه مخالفند و او را عـزل كـرده انـد و در تـظـاهـرات و راهـپيمايى هاى مكرر اين معنى را ثابت كرده اند. دولت قانونى بايد از مردم و براى مردم باشد نه مخالف مردم .
س : ما غربيان مادى هستيم . بالاخره بر اين اساس با ما چگونه رفتار خواهد شد؟
ج : مـن مـتـاءسـفـم كه شما غربى ها معنويات را فداى ماديات كرديد و مصالح مادى را بر مـعـنـويـات مـقـدم داشـتـيـد هـمـيـن امـر موجب اين بدبختى هاست . آنچه بشر را مترقى مى كند مـعـنويات است معنويات مى تواند بشر را سعادتمند كند و آرامش ايجاد كند ماديات است كه بـشـر را بـه جـان هـم انـداخته . من توصيه مى كنم كه شما غربى ها به معنويات توجه كـنـيـد. شـمـا مـدعـى هـستيد كه مسيحى هستيد ببينيد سيره حضرت مسيح چه بوده است . سيره حـضـرت مـسـيـح را روش خـود قـرار دهـيـد تـا سـعـادت بـراى شـمـا حاصل شود. ما مى خواهيم رژيمى ايجاد كنيم كه روش حضرت مسيح در آن مورد توجه است .
تاريخ : 14/10/1357
تسليت به تائله مرحوم ثقه الاسلام آقاى عاشورى  
خدمت عائله محترمه مرحوم ثقه الاسلام آقاى عاشورى رحمه الله عليه
بسمه تعالى
من از واقعه تاءسف آور و مصيبت وارده بر شماها كه خودم هم شريك هستم متاءثر هستم و به شـما تسليت مى دهم . اميد است خداوند تعالى ايشان را رحمت و به شماها صبر و اجر عنايت فرمايد. و در پناه خود شماها را حفظ فرمايد.
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 20/10/1357
مصاحبه خبرنگار مجله آمريكايى تايم  
س : آيا حضرت آيت الله هيچ گونه اقدامى قانونى عليه كشورى كه شاه را بپذيرد (به طور موقت يا به طوردائم ) خواهند كرد؟ مثل قطع نفت و غيره .
ج : خير. با دولتى كه او را بپذيرد دشمنى نداريم . ليكن شه را تعقيب قانونى مى كنيم .
س : آيـا حـضـرت آيـت الله نـظرى راجع به آزادى مطبوعات تحت حكومت اسلامى دارند؟ آيا مطبوعات پس از رفتن شاه آزاد خواهند بود كه عقايد خود را ابراز دارند؟
ج : هـمـه مـطـبـوعـات آزادنـد مـگـر ايـنـكـه مـقـالات مـضـر بـه حال كشور باشد. س : آيا حضرت عالى پس از رفتن شاه به طور موقت يا دائم به ايران باز خواهيدگشت ؟ و اصولا برنامه حضرت آيت الله در اين زمينه چيست ؟
ج : من هر موقع صلاح بدانم به ايران مى روم اين بستگى به تصميم خودم دارد.
تاريخ : 24/10/1357
فرمان به حجت الاسلام آقاى حاج شيخ صادقى خلخالى  
بسم الله الرحمن الرحيم
بـعد الحمدوالصلوه جناب مستطاب عمادالاعلام و حجت الاسلام آقاى حاج شيخ صادق خلخالى دامت افاضاته از قبل اين جانب مجازند در تصدى امور حسبيه و شرعيه كه در عصر غيبت امام عـليـه السـلام از مـخـتـصـات فـقـيه است و نيز مجازند در اخذ سهمين مباركين و صرف سهم سـادات و نـصـف از سـهـم مـبـارك امـام عـليـه السـلام را در مـوارد مـقـرره و ايصال نصف ديگر را به اين جانب يا به وكيل معروف اين جانب در قم . و اوصيه ايده الله تعالى بما اوصى به السلف الصالح من التقوى و مخالفه الهوى و ارجو منه
الدعاء والنصيحه و السلام عليه و على عبادالله الصالحين .
روح الله الموسوى الخمينى
مصاحبه خبرنگار روزنامه سنگاپور، استريت تايمز 
س : مـمـكـن است لطفا حساسات و عقايد خود را درباره و قايع اخير سياسى در ايران شرح دهيد؟ نظر شما درباره دولت تازه منصوب شده بختيار چيست ؟
ج : مقاومت مردم ايران در دنيا بى نظير است . مردم ايران براى از بين بردن استبداد جهنمى چـنان دلاورانه مبارزه كردند كه موجب حيرت غرب و شرق شد مبارزات خونينى كه بالاخره بـه اسـتـقـلال و آزادى مـنـجـر خـواهـد شـد. مردم ايران خواستار برچيده شدن سلطنت دودمان پـهـلوى و نـظـام شـاهـنـشـاهـى و ايـجاد يك جمهورى اسلامى هستند. دولت اخير به هيچ وجه قـانـونـيـت نـدارد چـون از مـجلسى راى اعتماد مى گيرد كه هرگز ملت ايران در آن نماينده ندارد. من بارها گفته ام كه هر حكومتى با بودن شاه محكوم است .
س : گـزارش شـده است كه آقاى بختيار فاصله اش را با شما حفظ كرده است و پشتوانه شـمـا را بـراى دولت جـديـدش نطلبيده است . تاكنون اظهارات او به رهبران مذهبى ايران عـمـدتـا ايـن پـشـتـگـرمـى را داده اسـت كـه ايـران بـه اسـرائيـل ديگر نفت نخواهد فروخت . شما موقعيت او يا دولتش را نسبت به خودتان و ديگر رهبران مذهبى كه ممكن است نظرات شما را در نظر نگيرند چگونه در نظر مى گيريد؟
ج : مـن و تمام مردم ايران دولت جديد را محكوم كرده ايم آزادى هاى سطحى و ندادن نفت به اسـرائيـل بـراى انـحراف اذهان از ماده فساد كه شاه و رژيم شاهنشاهى است مى باشد. اين حكومت چون مردم از آن پشتيبانى نمى كنند نمى تواند دوام بياورد.
س : اگـر درسـت فـهـمـيـده بـاشـم شما و پيروانتان طرفدار رفتن شاه هستيد و تنها آينده ايـران را در سـايـه بـازگـشـت كـامـل حـكومت الهى مى بينيد يعنى جمهورى اسلامى كه به وسـيـله رهـبـر مـذهـبـى رهـبـرى مـى شـود. آيـا شـمـا بـه طـور ايـده آل مـى گـويـيـد كـه شـمـا بـايد جايگزين شاه در راس مملكت شويد و ايران با زمينه هاى انسانى ترى اداره گردد و به وسيله اصول اسلامى هدايت شود؟
ج : مـن و سـايـر روحـانـيـون در حـكـومت پستى را اشفال نمى كنيم . وظيفه روحانيون ارشاد دولت هـاسـت . و امـا مـا خـواسـتـار بـركـنـارى شـاه هـسـتـيـم و مـى خـواهـيـم حـكـومـت عدل اسلامى را جايگزين اين نظام فاسد گردانيم و پيروزى از آن ماست .
صيفحه نور جلد22 صفحه : 169
س : حتى اگر شما اصول چنين حكومتى را پذيرفته باشيد نمى توان گفت كه مسائلى در داخل نيروى مخالف فعلى يا چنين برداشتى از حكومت به وجود خواهد آمد. اين واقعيت دانسته اى اسـت كـه آيـت الله شريعتمدارى على رغم شما نشان مى دهد كه دنباله رو اين اعتقاد است كه شاه بايد با موقعيت مشروط بر طبق قانون اساسى و مشروطه سلطنتى باشد و بارها گفته است كه شاه بايد باشد و سلطنت كند و اين نشان مى دهد كه شما شاه را نمى خواهيد و او طرفدار شاه است .
ج : شـاه بـراى ابـقـاء خـود دست به تبليغات در شرق و غرب زده است ولى ديگر سودى نـدارد. مـلت غـيـور و شـجاع ايران او و دارو دسته اش را شكست خواهند داد. مردم شاه را نمى خواهند و او را يك جنايتكار و يك خائن مى دانند و هيچ كس نمى تواند با اين خواست مخالفت كند. تاريخ در آينده نزديك نشان مى دهد كه خواست ملت و خدا بر تمام خواست ها حاكم است .
س : فـرض كـنـيـم شـمـا مـوفق شديد بر شاه غلبه كنيد و همچنين موفق شديد كه نيروى مـخالف كنونى را متحد كنيد. زودرس ترين سياست هاى اصلى اقتصادى و سياسى شما چه خواهد بود؟
ج : ما خواستار يك اقتصاد سالم و غير وابسته هستيم . شاه اقتصاد ايران را فلج كرده است و هـمـه مـخـازن ما را دراختيار شرق و غرب بخصوص آمريكا قرار داده است ما با اين مبارزه كـرده و هـرگز اجازه نمى دهيم تا هستى ما را غارت كنند. ما در تمام زمينه هاى اقتصادى يك انـقـلاب واقـعـى خـواهـيـم كـرد. امر كشاورزى در حكومت ما از اولويت خاصى برخوردار است بـراى اينكه شاه با اصلاحات ارضى آمريكايى خود كشاورزى ما را نابود كرد. در زمينه صـنـعـت بـا ايـجـاد صـنـايـع مـادر از صـنـايـع مـونـتـاژ جـلوگـيـرى بـه عـمـل مـى آوريـم . ايـران كـشـورى مـسـتـقـل اسـت و داراى سـيـاسـتـى مستقل . دست شرق و غرب را از وطن خود كوتاه مى كنيم . تمام وابستگى هاى سياسى را از بـين مى بريم و مردم را بر سرنوشت شان حاكم مى گردانيم و مردم را كه بيش از پنجاه سـال اسـت از هـمـه گـونـه حـقـى در ايـران مـحـروم بـوده انـد آزاد مـى گـردانـيـم تـا بـا كـمـال آزادگـى بـه خـواست هاى مشروع خود برسند. ولى منكر اين معنى نيستيم كه پس از پـيـروزى بـا بـحـران هـاى شديد اقتصادى مواجه خواهيم بود ولى به اميد خدا شكست هاى اقتصادى دوران پهلوى را جبران خواهيم كرد.
س : آيا تغييرى بنيادى در جهت رشد اخير اقتصادى ايران ديده خواهد شد؟ آيا تغييرى نسبت به موقعيت كمپانى هاى نفتى بزرگ خارجى خواهد بود؟
ج : تـغـيـيـرات اسـاسـى نسبت به كمپانى هاى نفتى را بايد متخصصين به عهده بگيرند. آنـچه مى توانم بگويم اين است كه تمام قراردادهايى كه به ضرر ملت ايران است چون از طـرف شـاه مـخـلوع و دولت غـاصـب و غـيـر قـانـونـى صـورت گـرفـتـه اسـت مـورد قبول ما نخواهد بود.
س : آيـا بـرگشت بيشترى به اقتصاد بازارى خواهد بود؟ يكى از بحران هاى كنونى در ايـران رد سـيـاسـت اقـتصادى وابسته كنونى است (وابسته به سرمايه داران غربى ) كه مخالف بازرگانان سنتى ايران است .
ج : اقتصاد ما يك اقتصاد مستقل و سالم و ملى است بر اساس تاءمين اساسى ترين نيازهاى مردم
محروم و ستمديده ايران نه فقط يك اقتصاد مصرفى .
س : آيـا شما فكر مى كنيد كه به زودى يك هرج و مرج اقتصادى در مملكت خواهد بود؟ حالا كه پمپ هاى نفت بسته شده است و نان كمياب گرديده (زيرا سوخت براى تنورها كم است ) چه فكر مى كنيد؟ اولين اقدام در ايران چه بايد باشد؟
ج : بـا بـودن شـاه هـرگـز نفت به خارج صادر نخواهد شد. من هياتى را براى رسيدگى مـصـرف داخـلى اعـزام كـرده ام تـا سـوخت داخلى را تاءمين كنند. ولى تا رفتن شاه اعتصاب شـركـت نـفـت بـه حـال خـود خـواهـد بـود. اشـكـالاتـى كـه در كـمـبـود نـفـت بـراى داخل ايجاد شده است به زودى برطرف خواهد شد.
س : آيـا شـمـا يـك مـخـالفـتى را عنوان مى كنيد كه نمونه يك دولت سوسياليستى براى ايـران اسـت يـا دولت شـمـا اصـالت انـسـانـى خـواهـد داشـت بـر پـايـه اصول مذهبى ؟
ج : دولت مـا دولتى است اسلامى كه قوانين اسلامى را به اجرا در مى آورد. قوانين اسلام قـوانـيـن انـسان ساز است و انسان را در مقام انسانى به اوج خود خواهد رساند و جوابگوى نـيازهاى مادى نيز خواهد بود. س : اگر فرض شود كه شما در راس دولت قرار بگيريد روابط خود را با غرب چگونه پيش بينى مى كنيد؟
ج : مـن در حـكـومـت آيـنـده نـقـش هـدايـت را دارم . غـرب و شـرق بـراى مـا فـرقـى نـدارد. اصـل مـنـافـع مـلت ايـران اسـت كـه بايد به بهترين وجه رعايت شود. اگر غرب و شرق احـتـرامـات لازمه را نسبت به ملت ايران رعايت نمايند ما هم به همان گونه با آنان رفتار خواهيم كرد.
س : آيا تغييرى در اتحاد شما با آمريكا رخ خواهد داد؟
ج : مـا با ملت آمريكا روابط دوستانه داريم و با دولت آمريكا روابطى برقرار مى كنيم كه به نفع ملت ايران باشد.
س : آيـا تـغـيـيـرى در سياست ارتش اتفاق خواهد افتاد؟ آيا ايران ديگر تسليحات پيچيده نخواهد خريد آنچه كه تاكنون با پول نفت مى خريده است ؟
ج : هـرگـز ارتـش ايـران هـيـچ گـاه احـتياج به اسلحه هاى كنونى ندارد. مستشاران نظامى آمـريـكـايـى بـر ارتـش ايـران سـيـطـره دارنـد. مـا ارتـشـى مستقل تشكيل خواهيم داد و وزايدى را كه به درد ارتش و مملكت و مردم ايران نمى خورد حذف خـواهـيـم نـمـود. مـا نـفـت را بـه هـر كـشـورى كـه صـلاح دانـسـتـيـم مـى فـروشـيـم و در مـقـابـل پـول مى گيريم نه اسلحه هايى كه اصالا به درد ارتش ما نمى خورد و ارتش را دربست در اختيار بيگانه قرار دهد.
س : آيـا فـكـر مـى كـنـيد اين تغييرات در روابط شما با ساير كشورهاى عضو اوپك اثر نخواهد گذاشت ؟

next page

fehrest page

back page