او (خدا) كسي است كه شما را از يك نفس واحد آفريد و از آن نفس براي شما همسر و جفتي قرار داد تا در كنار آن آرامش بگيريد. (سوره اعراف / 189)

بجاست كه ابتدا در مورد كلمه «سكون» در قرآن و احاديث صحبت كنيم و سپس چگونگي دستيابي به آن را بيان كنيم.

كلمه ي «سَكَنَ» به معناي آرامش و محل آرامش مي باشد(1). و كلمه ي «سكينه» كه در قرآن شش بار آمده است به معناي آرامش قلب و اطمينان خاطر است به عبارت ديگر صحبت از يك آرامش دائمي است اگر «سَكن» يعني آرامش در انسان به صورت يك صفت و دائمي شود «سكينة» گفته مي شود كه در آيه ي چهار سوره ي فتح آن را، هديه ي خدا به مؤمنين بيان شده كه موجب افزايش ايمان آنها مي شود.

 
ُو الذّي اَنزل السكينةً في قلوبِ المؤمنينَ لِيزدادوا ايماناً مع ايمانهم.

او (خدا) كسي است كه در دلهاي مؤمنين آرامش را فرو فرستاد تا ايماني برايمان خود بيفزايند.(2)

پيامبر اسلام(ص) اين آرامش و سكينه لازم و ضروري مي داند و نداشتن آن را ضرر و خسران مي داند

السكينة مغنمٌ و تركُها مَغرَمٌ

آرامش غنيمتي است و ترك آن ضرر و زيان است(3)

قرآن «شب» را به عنوان زمان «آرامش گرفتن» بيان كرده است.

الله الذّي جعل لكم الّيل لتسكنوا فيه

خدا كسي است كه شب را براي شما پديد آورد تا در آن آرام گيريد(4)

«شب» چگونه آرامش بخش است؟ انسان در روز فعاليت هاي گوناگون دارد لذا جسم و روان او خسته مي شود ، اين خستگي او را از تعادل خارج مي كند كه با چند ساعت خوابيدن ، جسم و روان او به حال تعادل برگشته و در نتيجه آرامش مي يابد. به مثال ها زير توجه كنيد:

وقتي انسان تشنه است، تعادل جسمي و روحي او به هم مي خورد ، با خوردن يك ليوان آب گوارا تشنگي او بر طرف مي شود و به آرامش مي رسد و يا فرد گرسنه اي را تصور كنيد كه از شدت گرسنگي ضعف جسمي دارد و تعادل رواني از دست داده و در نتيجه حوصله ي او كاهش يافته و در برابر رفتار دوستانش، بردباري نكرده و رفتارهاي نامناسب بروز مي دهد همين فرد پس از غذا خوردن «آرامش» نسبي كسب مي كند و از رفتار خود نادم و پشيمان مي باشد.

در مثال هاي فوق يك « نياز » وجود دارد (استراحت، آب و غذا)؛ پس از «ارضاي» آن «آرامش» به دست مي آيد. به عبارت ديگر تا زماني كه اين نيازها برآورده نشده بود ، آرامش روحي و جسمي نداشت، پس از ارضاي آنها به آرامش نسبي رسيد.

زن و مرد نيز نيازهايي نسبت به يكديگر دارند ، هر گاه اين نيازها بوسيله ي ديگري برآورده شود ، در كنار او به آرامش مي رسد.

علامه طباطبايي در مورد سكون و آرامش زن و مرد در كنار يكديگر مي فرمايد:

« آفرينش انسان به صورتي است كه زن و مرد در ساختمان طبيعي بدن، مكمل يكديگرند و هر يك به تنهايي ناقص و محتاج ديگري است. اين نياز و احتياج موجب مي شود كه زن و مرد به سوي يكديگر حركت كنند و بدين طريق، سكونت و آرامش يابند.»

نيازهاي زن و مرد چيست؟! كه برآورده شدن موجب آرامش آنهاست.

زن و مرد به خاطر اختلاف جنيست، نيازهاي متفاوتي دارند ، اين نيازها نشأت گرفته از فطرت هر كدام آنهاست و به تعبير علامه طباطبايي، اين نيازها، تكامل كننده ي ديگري است و به عبارت ديگر اين نيازها متفاوت است. نيازهاي زن از روحيه زنانگي او سرچشمه مي گيرد و نيازهاي مرد از روحيه مردانگي او سرچشمه مي گيرد ، گاهي زن و مرد به اين نكته توجه ندارند ، نياز متقابل همديگر را نمي شناسد و برآورده نمي كند . اين امر موجب اختلافات و مشاجرات و عدم سكون و آرامش در كنار يكديگر خواهد شد. لذا زن و مرد اولاً اين اختلاف جنسيت را بايد بپذيرند ثانياً با توجه به اين اختلاف جنيست نيازهاي يكديگر را بشناسند و ثالثاً پس از شناسايي سعي بر ارضاء نيازها همسر خود نمايد.

بعضي از نيازهاي زن و مرد با توجه به جنسيت آنها متفاوت است.

گاهي اوقات بايد نيازهاي خود را با صميميت به همسر خود بازگو كنند.

خانم بوريس آنكو مي گويد:

« زن بايد نيازها و احساساتش را به همسرش بشناساند چون مرد قادر به خواندن زن نيست. با بيان احساسات، همسران اطمينان خاطر پيدا مي كنند و وحشت طرد شدن را كنار مي گذارند.»(6)

با برخي از نياز هاي زن و مرد آشنا شويد:

پاورقيها:

1- قرشي، سيد علي اكبر، قاموس قرآن، جلد 3، صفحه 283 و 282.

2- سوره ي فتح، 4.

3- جمله در كپي نيومده

4- سوره ي غافر، 61.

5- طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، جلد 4 صفحه 285.

6- بوريس آنكوجوآن،« جلوه هاي زندگي يك زن» ترجمه منيژه بهزاد ص 171 (به نقل از همسران سازگار)