مهدويت
حضرت مهدي عجّل الله تعالي فرجه الشّريف
يكشنبه 11 تير 1391 نيمه شعبان شب قدر امت اسلام

منبع: روزنامه كيهان - شماره 18886


حضرت صاحب ؛ مظهر اسماي الهي
آنچه در ايام ميلاد ولي عصر(أرواحنا فداه) شايسته طرح است، سه فصل است؛ فصل اول شناخت خود آن حضرت است. فصل دوم شناخت برنامه هاي آن حضرت است. فصل سوم شناخت وظيفه منتظران ظهور آن حضرت. اما فصل اول؛ وقتي ما مي توانيم آن حضرت را بشناسيم كه معناي خلافت الهي را شناخته باشيم. چون برجسته ترين لقب انسان كامل اين است كه او خليفه خداست. خليفه همواره از خلف و پشت سر و در زمان غيبت آن منوب عنه ظهور دارد. اگر كسي در جائي نباشد و غيبت كند، در خلف او، پشت سر او كسي كه جاي او بنشيند و كار او را انجام دهد، مي شود خليفه او. ولي اگر موجودي غيبت نداشت، همه جا حضور داشت، يا چنين موجودي اصلاً خليفه ندارد، يا خليفه او مظهر تام اوست كه همه جا به اذن او حضور و ظهور دارد. و چون خود ذات أقدس اله از انسان كامل به عنوان خليفه ياد كرده است، معلوم مي شود انسان كامل مقامي دارد كه مي تواند مظهر همه اسماي حسناي خدا باشد و آنچه براي ذات أقدس اله به نحو ازلي ثابت است، براي خليفه او به نحو آيت و ظهور ثابت باشد. اين مظهر هو الأول و الآخر(1)، اين مظهر هو الظاهر و الباطن(2)، اين مظهر هو معكم أين ما كنتم(3)، شايسته آن است كه خليفه خدا باشد. چنين موجودي را جز آفريدگار او و جز ساير انسانهاي كامل كسي به كنه نمي شناسد! آنچه كه مربوط به وجود مبارك ولي عصر (أرواحنا فداه) است، همان مقام شامخ خلافت خداست كه همه جا حضور و ظهور دارد. چون همه جا حضور و ظهور دارد، در همه شئون به عنوان آيت كبراي حق حضور دارد، در همه مراحل از لطف و فيض و فوز خاص خدا برخوردار است. چون در تمام نشئات آيت كبراي خداست و مظهر اسم أعظم اوست. چنين موجودي گاهي به صورت امام، گاهي به صورت پيغمبر معرفي مي شود.
و خداوند براي اينكه به جوامع انساني برساند، چنين انساني برتر از فرشته است؛ زيرا پيام هر فرشته اين است: ما منّا الا و له مقام معلوم(4). لذا فرشته توان آن را ندارد كه خليفه خدايي باشد كه بكل شيء محيط(5) است و علي كل شيء شهيد(6). اين انسان كامل كه در همه جا مظهر خداست، خدا هم به تمام شئون او درود مي فرستد؛ گاهي به اين صورت بيان مي كند كه سلام علي نوح في العالمين(7). يعني در تمام نشئات هستي سلام و درود بر روان پاك نوح باد! گاهي اين سلام عالمي و جهاني را باز مي كند و تفصيل مي دهد، نظير آنچه درباره يحيي و عيسي (عليهم السلام) آمده است كه: سلام عليه يوم ولد و يوم يموت و يوم يبعث حياً(8). يا والسلام علي يوم ولدت و يوم أموت و يوم ابعث حياً(9). اين موجود در عالم طبيعت، مثال و عدل مورد سلامت و تسليم حق است. اين موجود در دنيا و برزخ و قيامت مورد تسليم حق است، اين موجود در گذشته و حال و آينده مورد سلام و تسليم الهي است. گاهي همين معنا كه درباره نوح ذكر شد، يا همين معنا كه درباره يحيي و عيسي (عليهم الصلاه و عليهم السلام) ذكر شد، در زيارت آل ياسين كه از برجسته ترين زيارت وجود مبارك ولي عصر است، به پيشگاه آن حضرت چنين عرض مي كنيم كه سلام بر تو آن وقتي كه ركوع مي روي، سلام بر تو آن وقتي كه سجده مي كني، سلام بر تو آن وقتي كه نماز مي خواني، سلام بر تو آن وقت كه قرآن قرائت مي كني! و السلام عليك حين تقوم، السلام عليك حين تقرء و تبين، و السلام عليك حين تركع و تسجد، والسلام عليك في آناء ليلك و اطراف نهارك(10).
يعني بر تمام شئون تو سلام! بر تمام حالات تو سلام! بر تمام تعليم و تزكيه تو سلام! بر تمام قيام و قعود تو سلام! چون تو خليفه خدائي، چون تو شايسته سلام علي ولي العصر في العالمين هستي و شايسته همان سلام يحيي و عيسي. چنين انسان كاملي مي شود خليفه خدا. اين عصاره اي از فصل اول كه درباره ولايت كلي و شخصيت اين خليفه الهي به نام ولي عصر (أرواحنا فداه)!

قيام ، تامين حكومت و گسترش عدل

اما فصل دوم كه تحليل برنامه هاي آن حضرت است؛ آنچه از رواياتي كه مربوط به برنامه بقيه الله (أرواح من سواه فداه) برمي آيد، آن سه مرحله است؛ چون وجود مبارك ولي عصر (أرواحنا فداه) مظهر اين نام مقدس خداست كه قيام را به همراه دارد، يكي از اسماي حسناي ذات أقدس اله همين اسمي است كه ديانت به او قيام دارد. خدا قيام دارد. اولين كار قيام خدا نشر توحيد است، بعد تأسيس حكومت قسط و عدل است، بعد گسترش قسط و عدل در جوامع انساني استاما آن مطلب اول در سوره مباركه آل عمران بيان شده است كه شهدالله أنه لا اله الا هو الملائكه و اولوا العلم قائماً بالقسط (11). خدا كه قائم بالقسط است، شاهد بر توحيد است. زيرا در جهان چون قسط و عدل ونظم نيست، پس بيش از يك مبدا حاكم نيست، بيش از يك مبدا آفريدگار و پروردگار نيست! اين قيام به قسط كه سند وحدانيت و نشر توحيد است، اولين برنامه ولي عصر (ارواحنا فداه) است. ازامامان معصوم (عليهم السلام) رسيده است: روزگاري مي رسد كه جهان پر از جور و ظلم مي شود. و منظور از جور و ظلم در اين مطلب اول جرم اعتقادي و ظلم شركي و فكري است. فرمودند: روزي مي رسد كه هيچ كس نمي تواند بگويد الله، مگر مستخفياً. در خفا مي گويد:لا اله الاالله. آنچه در علن است و در همه جا حاكم است شرك است و شرك ظلم عظيم است. اين ظلم اعتقادي كه جهان گستر شد، با ظهور ولي عصر (ارواحنا فداه) رخت برمي بندد و آن قسط و عدل و قيام به قسط و عدل توحيدي منتشر مي شود و بشريت به عدل وحدانيت مي رسند و به قسط توحيد بار مي يابند. سراسر عالم را لااله الاالله احاطه مي كند و در چهره پرچم پرافتخار ولي اش نوشته است: البيعه لله. اين اولين ظهور قيام آن حضرت است كه او قائم بالقسط است و مظهر اين نام مبارك است و آن شرك و ظلم شركي را برمي دارد و عدل توحيدي را به عنوان بهترين عقيده گسترش مي دهد. وقتي مردم را موحد كرد، به فكر تاسيس حكومت اسلامي است. چون وعدالله الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم في الارض و ليمكننهم في الارض و ليستخلفنهم و ليمكننهم في الارض (12). وعده خدا آنگاه انجاز مي شود، وجود مبارك اش حكومتي تشكيل مي دهد براساس البيعه لله كه اين حكومت به نام دولت حق است.
وقتي هم كه متولد شد، و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض (13) را قرائت كرد. اينها كه مستضعف در زمين اند، عظيم در ملكوت اند! اينها مستضعف نيستند نزد فرشته ها. اينها دعي في ملكوت السموات عظيماً (14). لكن مستضعف در زمين اند. اين مستضعفان در زمين وارثان الهي اند، از طرف ذات اقدس اله به امامت و رهبري بارمي يابند، و خداوند همانطوري كه با بعثت و رسالت و نبوت بر مومنين منت نهاد، لقد من الله علي المومنين (15)، با امامت خاتم اوصياء وخاتم اولياء بر مومنين منت مي نهد و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض ونجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين. اين امامت است كه همتاي آن نبوت و رسالت است و مايه منت. منت آن نعمت عظمي است كه حمل اش و هضم اش دشوار است! اين دومين مطلب و برنامه وجود مبارك ولي عصر كه براساس الذين ان مكناهم في الارض اقام الصلاه و اتوا الزكاه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر و لله عاقبه الامور (16) عمل مي كند. حكومت، حكومت قسط و عدل است.
حال اگر هيئت حاكمه حق بودند، اگر قوانين حق بود، اگر دستگاه قضايي حق بود، دستگاه اجرايي حق بود، توده مردم هم حق پذيراند و به حق عمل مي كنند. اينجا است كه آيه سوره مباركه حديد جامه عمل مي پوشد كه ليقوم الناس بالقسط (17). همه مردم مي شوند قائم بالقسط؛ اما تحت رهبري كسي كه مظهر قائماً بالقسط است و آن وجود مبارك ولي عصر است كه اين ايام مخصوص آن حضرت است از نظر ظهور.

در عصر غيبت يا منتظريم يا جاهل !

اما فصل سوم كه وظيفه مردم و امت اسلامي در عصر غيبت است؛ اين وظيفه بعد از آن معرفت فراهم مي شود. ما از چيزي پاس مي داريم كه او را بشناسيم. منتظر شيء يا شخصي هستيم كه او را بشناسيم. اگر او را درست شناختيم، منتظر او خواهيم بود و اگر او را نشناختيم، منتظر نيستيم. اما اينچنين نيست كه اگر كسي منتظر نبود، حيات معقول دارد و زنده است. انسان در عصر غيبت يا منتظر است، يا گرفتار جاهليت. ما در عصر غيبت شق سوم و قسم سوم نداريم. يا مردم منتظران راستين ظهور ولي عصر (ارواحنا فداه)اند، يا اگر منتظر نشدند، در جاهليت به سر مي برندبرهان مسئله اين است: اين سخن به تعبيرات گوناگون از همه معصومين (عليهم الصلاه و عليهم السلام) رسيده است كه زمين بي حجت نخواهد بود. اين حجتي كه در اين نصوص دارد لولا الحجه لساخت الارض (18). اين حجت فقهي نيست. اين حجت اصولي نيست. اين ظاهر يك آيه يا يك ظاهر حديث نيست. اين اجماع يا شهرت نيست. منظور از اين حجت آن خليفه خدا، آن انسان كامل، آن مظهر اسم اعظم كه هم تشريع از اوست به اذن خدا، هم تكوين از اوست به اذن خدا. اگر چه اين رابطه اي رخت بربندد، فيض به مردم نمي رسد، ساخت الارض باهلها.
در سوره انبياء ذات أقدس اله اهميت توحيد را طرحي بيان مي كند كه مي فرمايد: اگر توحيد نباشد و شرك در عالم حكومت كند، لوكان فيهما الهه الاالله لفسدتا(19). اين نصوص مظهريت همان آيه سوره انبياء را تبيين مي كند. يعني اگر گيرنده فيض نباشد از طرف خدا، و رساننده فيض نباشد از طرف خدا، اين رابطه قطع شود، فيض به انسان ها نمي رسد. وقتي فيض به انسان و اهل زمين نرسيد، اين زمين رخت برمي بندد.اينكه گفتند: احيانا شب نيمه شعبان شب قدر است. براي آن است كه وقتي چنين عنصر كاملي، انسان كاملي ظهور مي كند، آن رابطه خاص و فيض رساني ذات أقدس اله تجلي مخصوص دارد. گرچه سراسر جهان هستي تجلي خداست؛ الحمدلله المتجلي لخلقه بخلقه(20). اما شب قدر جاي نزول قرآن است، مقدرات تقدير مي شود.
شب نيمه شعبان جاي ميلاد ولي عصر است، مقدرات تدوين مي شوند. مقدمات اوليه مقدرات در نيمه شعبان، تعقيب اش در نوزده ماه مبارك، تكميل نيمه نهايي اش در 21 ماه مبارك رمضان و تكميل تام اش در بيست و سوم ماه مبارك! شبي كه امام به دنيا مي آيد، مثل شبي كه قرآن نازل مي شود، حرمت قدر دارد. و اگر حرمت قدر دارد، فرشتگان در شب قدر نازل مي شوند. اين همه ملائكه كه در شب قدر نازل مي شوند و مستقيما مهماندار همه فرشتگان وجود مبارك ولي عصر (أرواحنا فداه) است، اگر ما او را درست بشناسيم و منتظر او باشيم، حتما فيض فرشتگان فرو آمده به ما هم مي رسد. تنها خواسته ما در چنين شبي اين نباشد كه بيماران را شفا بدهند يا مشكلات مالي را حل كنند. مخصوصا طلاب علوم عالم رباني شدن، مؤلف خوب شدن، محقق خوب شدن، فقيه خوب شدن، مفسر خوب شدن، حكيم خوب شدن، متكلم خوب شدن را در اين شب ها از ذات أقدس اله به بركت مولود ميلاد بخواهند. به بركت نزول فرشته ها مسئلت كنند؛ استقرار نظام، دوام نظام، گسترش نظام، تحكيم نظام در سراسر گيتي را از ذات أقدس اله مسئلت كنند. همت هاي بلند مايه استجابت هاي دعا خواهد بود. به هر تقدير ما وقتي منتظر آن حضرتيم كه حضرت را بشناسيم. وقتي حضرت را مي شناسيم كه بدانيم در هر عصري انسان كامل موجود هست. تنهامهدي موعود نيست كه ديگران هم معتقدند! فرق ما با ديگران اين است كه ما به مهدي موجود موعود معتقديم. وگرنه كدام مسلمان غيرشيعه است كه به مهدي موعود معتقد نباشد! در پايان زمان و آخر الزمان انسان وارسته اي ظهور مي كند، نام مبارك اش كذا لقب پربركت اش مهدي، به اسم قيام ظهور مي كند، اين را غالب مسلمين معتقدند. اما خصيصه ما اماميه و اثني عشريه اين است: معتقديم به مهدي موجود موعود (عليه و علي آبائه آلاف التحيه والثناء). پس چنين انساني موجود است، اولا كه هيچ عصري از چنين انساني خالي نيست، وگرنه لساخت الأرض بأهلها. و در بسياري از روايات آمده است كه حجتي از ما خالي نيست كه مبادا كسي حجت را به معناي جامع و شامل معنا كند. فرمودند: از خاندان ماست، از ماست، هرگز زماني نمي آيد كه زمين از ما خالي باشد!

اگر امام را نشناسيم ...

مطلب بعدي آن است كه از رسول گرامي رسيده و فريقين نقل كرده اند، من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتتا جاهليه(21). اگر كسي بميرد و ولي عصرش را نشناسد، مرگ او، مرگ جاهليت است. چون مرگ عصاره حيات است، اگر مرگ جاهليت بود، يقينا حيات، حيات جاهلي است. ممكن نيست حيات معقول باشد، مرگ جاهلي! كما تعيشون تموتوا! اگر مرگ جاهليت شد، نشان مي دهد كه حيات، حيات جاهلي است.خوب، اگر كسي امام اش را نشناسد، منتظر او نيست. و اگر منتظر او نبود، حيات او حيات جاهلي است. در جاهليت به سر مي برد. ممكن است كسي به حسب ظاهر در خدمت قرآن باشد، در مسجد پيغمبر باشد، در جايگاه پيغمبر نماز بخواند، ولي حيات او حيات جاهليت باشد! فاطمه كبري، فاطمه زهرا، سيده نساء عالميان (عليها آلاف التحيه والثناء) در هنگام استرداد حق خلافت و ولايت در مسجد مدينه چنين فرمود: افحكم الجاهليه يبغون و من احسن من الله حكما لقوم يوقنون(22). بنابراين اگر كسي امام زمان اش را نشناسد، يقينا منتظر او هم نخواهد بود. وقتي نشناخت و منتظر نبود، حيات او مي شود حيات جاهليت. و چون حيات اش حيات جاهلي است. مرگ او هم مرگ جاهليت است. ولي وقتي امام اش را شناخت كه او همه كارهاي ما را به اذن خدا مي داند، مظهر قائم علي كل نفس يما كسبت (32) هست، چنين انساني منتظر اوست. و انتظار را هم از نظر فرهنگي معنا كردند، هم از نظر نظامي.
از نظر فرهنگي از وجود مبارك امام رضا (عليه و علي آبائه و ابنائه آلاف التحيه والثناء) رسيده است كه رحم الله امرء حدث نفسه علينا و احيا امرنا(42). در عصر غيبت منتظر حيرت باشد به اين نحو كه خود را در محدوده امر ما منحصر كند و از قلمرو دستورات ما بيرون نرود، اين درباره خودسازي. تلاش و كوشش اين باشد كه امور ما، معارف ما، مآثر ما، مكتب ما را احياء كند، اين درباره احياي ديگران. رحم الله امرء، رحم الله عبدا حدث نفسه علينا و احيا امرنا.
آنگاه يكي از شاگردان عرض مي كند: آيا الآن كه ما در ستم و رنج و محدويت و محروميت به سر مي بريم، عبادت ما، اطاعت ما، نماز ما فضيلت دارد يا نه؟ حضرت فضائل فراواني ذكر مي كند، بعد مي فرمايد: فضيلت عظمي مال آن دولت حق و حكومت حق است كه به وسيله آخرين ولي خدا ظهور مي كند. پس اگر كسي ولي الهي را شناخت، امرش را احياء مي كند و جان خود را در محدوده امر او منحصر مي كند تا فيض الهي از باطن او نشأت بگيرد.

انقلاب دروني ولي عصر ( عج)

ولي عصر چندين كار دارد؛ يكي از كارهائي كه منتظران بايد به آن فيض برسند اين است؛ به تعبير سيدنا الاستاد علامه طباطبائي (رضوان الله تعالي عليه) امامان الهي، امامت به معناي اعم از انبياء هم به اين امامت به معناي اعم رسيده اند، آنها رهبري دلها را به عهده دارند. خداوند درباره اوليا خاص خود چنين فرمود: و جعلنا هم ائمه يهدون يامرنا (52). يعني اين انبياي الهي، اين اولياي الهي را من رهبران فكري مردم قرار دادم. اينها مردم را با دستورات غيبي من هدايت مي كنند. يهدون يامرنا.
يك امر ظاهري است كه اين هنگام ظهور پديد مي آيد، تأسيس حكومت است، اجراي حدود است و مانند آن. يك امري است كه در بسياري از آيات قرآني چهره ملكوتي را نشان مي دهد كه انما امره اذا اراد شيئاً ان يقول له كن فيكون (62). امر خدا با تدريج نيست. آن چهره تدريجي نشئه طبيعت را ارائه مي كند. قدر اقواتها في اربعه ايام (72) و مانند آن.
كاري كه خدا براي بشر عادي مي كند در طي فصول چهارگانه است و دوازده ماهه! قدر اقواتها في اربعه ايام. اما كاري كه براي مردم (سلام الله عليها) مي كند، همان است كه زكريا را شگفت انگيز كرد؛ كلما دخل عليها زكريا المحراب وجد عندها رزقا، قال يا مريم انا لك هذا قالت هو من عندالله ان الله يرزق من
يشاء (82). اين چنين رزقي مي شود ملكوت كه با كن فيكون حل است. اولياي الهي كه رهبران دلهاي مردم اند، يهدون بامرنا يند. يعني با كن فيكون كار مي كنند. آن نازل ترين حاجت حل مشكلات مادي است.
اگر كسي بخواهد منقلب بشود، از جهل به علم منقلب بشود، از ظلم به عدل منقلب بشود، از سوء خاتمت به حسن عاقبت منتقل بشود، از دوزخ به بهشت منتقل بشود، اين با كن فيكون اي است كه ولي عصر به اذن خدا انجام مي دهد. آن تحولاتي كه در انسان پديد مي آيد، اين كار حوزه و دانشگاه نيست! آن انقلابي كه در انسان رخنه مي كند، كار مدرسه و مكتب نيست! نمونه اي از آن انقلاب را در انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام راحل (رضوان الله تعالي عليه) ديده ايم كه كل مملكت عوض شد و نمونه بارز را در اين دفاع مقدس هشت ساله ديده ايم كه طبق بيان نوراني امام سجاد (سلام الله عليه) هيچ پدري به فكر فرزند نبود و هيچ شوهري به فكر همسر نبود، دعاي امام سجاد چهره ملكوتي دارد. اينها يهدون بامرنايند. آنكه فرزند خردسالش را مي بويد و مي بوسد و براي هميشه رها مي كند و به خط مقدم مي رود، اين با تحول دروني قلب است و ديگر هيچ! اين با درس و بحث پديد نمي آيد! اگر آن شور و شوق نبود كه اين مملكت محفوظ نبود! در روايات اصحاب حضرت دارد: كهن سال و سالمند در بين اصحاب ولي عصر مثل نمك طعام است! بسيار كم است. غالب اصحاب ولي عصر (ارواحنا فداه) را نسل جوان تشكيل مي دهند، اينها كه اشتياق شان به طبيعت زياد است، براساس يهدون بامرناي ولي عصر متحول مي شوند. با كن فيكون متحول مي شوند. وگرنه اين جهان رهبران فراواني ديده است كه گاهي نهصد و پنجاه سال رنج كشيدند، ولي طرفي نبستند مثل نوح. تا وجود مبارك ولي عصر مظهر قائماً بالقسط نباشد و دلها را متحول نكند، حكومت جهاني پديد نمي آيد!
بهترين انتظار آن است كه انسان قلب را در اختيار كسي قرار بدهد كه او به ا ذن خدا زير و رو كند؛ يهدون بامرنا! انسان اگر متحول شد و منقلب شد، عالم را در كام خود شيوا و شيرين مي بيند. چيزي براي او تلخ نيست. هيچ حادثه اي آن توان را ندارد كه قلب متحول شده را قبض كند! الا آن اولياء الهي لا خوف عليهم و لا هم يحزنون (92). اين اختصاص به قيامت ندارد؛ در دنيا هم اينچنين است. پس كسي منتظر آن حضرت است كه حضرت را بشناسد! و اگر شناخت، حيات او حيات معقول است، انتظار او انتظار معقول. و اگر نشاخت، حيات او حيات جاهلي است، مرگ او مرگ جاهلي است. چنين موجودي منتظر نخواهد بود.
اميدواريم ذات اقدس اله آن توفيق را مرحمت كند كه هم ذات مبارك ولي مان را درست بشناسيم و هم برنامه هاي حكومت و دولت آن حضرت را درست ارزيابي كنيم، و هم وظيفه خود را در عصر غيبت كه احياي امر آن حضرت است عمل كنيم، آنگاه قلب ما شايسته آن بشود كه مجراي فيض ولي مان قرار گيرد و جزء يهدون بامرنا بشود.وقتي قلب هدايت شود، قالب و بدن هم به دنبال قلب هدايت شده حركت مي كند! امشب دعاي كميل را خواهيد خواند، آن صلوات مخصوص اي كه در هنگام زوال شمس در هر روز شعبان مستحب است و وجود مبارك امام سجاد (سلام الله عليه) مي خواند، مي خوانيد و احياناً شب قدر است، مقدرات كل نظام را از ذات اقدس اله مسئلت كنيد؛ چيزهائي بخواهيد و از خدا بخواهيد كه ماندني باشد براي همه و براي خود.