منو
تبليغات







 
ازدواج
ازدواج
چهارشنبه 19 آبان 1389 انتخاب همسر و معيارهاي آن
نوينسنده: سيد عبدالرسول علم الهدي
منبع: فرهنگ و انقلاب اسلامي (www.farhangnews.ir)





تشكيل كانونى به نام خانواده اهميت شايان توجهى دارد زيرا براى هر كسى يك بار در طول زندگيش اين فرصت پيش مى آيد و هر كدام از دختر و پسر مى خواهد براى خود شريكى در مسير زندگى خويش برگزيند كه قصد دارد تا پايان عمر با وى باشد كه از همه اسرار و رموز او باخبر خواهد گرديد. شريكى كه مادر فرزندان، و مربّى كودكان است و يا آن كه پدر و مسؤول و مدير خانواده است و در صورت انتخاب درست، به اعتبار و عزت و آبروى طرفين افزوده خواهد شد، بنابراين عقل و برهان چنين قضاوت مى كند كه درباره ى همسر آينده بايد بررسى هايى بعمل آورد. از اين جهت حضرت امام رضاعليه السلام فرموده اند:

«النكاحُ رِقٌ فاذا انْكَحَ اَحَدُكُمْ وليْده فَقَدْ ارقّها فلْينْظُرْ اَحَدَكُمْ لِمَنْ يَرُقُّ كريمته.»( وسايل الشيعه، شيخ حرّ عاملى، ج 14، ص 52) (نكاح (دختران خود را بنكاح مردان در آوردن) بمنزله كنيزى باشد (مردان بالخصوص اعراب، با زن خود رفتار كنيزى ميكنند) پس هر گاه كسى از شما دختر خود را بنكاح مردى در آورد مانند آنست كه او را بكنيزى داده، پس البته بايد هر يك از شما توجه و ملاحظه نمايد كه فرزند گرامى و عزيز خود را بكنيزى چه كسى در مى‏آورد (دقت و توجه كامل در ديانت و اخلاق و توانا بودن شوهر بر نفقه بنمايد).)
آنچه كه در مورد چهار بنيه گفته شد نه تنها بايد در خود بيابيم كه آمادگي اوليه براي ازدواج است بلكه همين چهار بنيه را با شكل ديگري در طرف مقابل بيابيم. از اين جهت به معيارهايي در مورد همسر آينده اشاره مي كنيم كه مي تواند راهكارهاي عملياتي ما براي انتخاب همسر و تسهيل كننده اين انتخاب باشد. در اين مورد بايد توجه داشت كه خصوصيات زوجين قطعا باهم تفاوت دارد و البته از ميان همين تفاوتهاست كه كمالات ايجاد مي شود. در اين مورد بايد به چند نكته توجه داشته باشيم:

تصوير بزرگ

1 . بى ترديد هدف از ازدواج و تشكيل يك زندگى مشترك رسيدن به كمال است و در لحظه لحظه زندگى بايد در اين مسير گام برداشت . چنين هدفى اقتضا مى‏كند هر يك از طرفين مكمل ديگرى باشند، يعنى در به كمال رسيدن ديگرى عنصرى مؤثر به شمار آيند و زمينه كمال ديگرى را فراهم آورند .
2 . ايفا كردن اين نقش به ويژگى هايى نياز دارد كه هر يك از طرفين بايد از آن برخوردار باشند.

البته اين ويژگى‏ها بايد، بدون مقايسه با فرد ديگر، در زوجين مشاهده شود. اگر ويژگى‏هاى افراد را با يكديگر مقايسه كنيم، از سه حالت‏ خارج نيست:
1) هر دو از آن برخوردارند .(مشابه)
2) هيچ كدام برخوردار نيستند .(مشابه)
3) يكى برخوردار و ديگرى برخوردار نيست . اين فرض خود دو حالت دارد:
الف) ديگرى از اين ويژگى برخوردار نيست .
ب) شخص ديگر ضد و مخالف آن را دارد .
3 . نكته اساسى در اين بحث آن است كه چگونه يكى مى‏تواند مكمل عقل و ايمان و كمالات ديگرى باشد. در اين جا، از بين تمام شرايط لازم، دو شرط مشابه و نامشابه بررسى مى‏شود.
آيا مشابه بودن براى مكمل بودن لازم است‏يا متفاوت بودن؟ دركجا؟ در چه صفتى بايد افراد مشابه باشند و در چه صفتى متفاوت؟ براى مثال آيا تفاوت در ايمان موجب كمال ديگرى مى‏گردد يا تشابه؟ بنابراين، نمى‏توان به طور كلى مشابه بودن را موجب كمال و متفاوت بودن را موجب انحطاط دانست‏يا بر عكس. بايد به اوصاف توجه داشت; يعنى تشابه در بعضى صفات موجب كمال مى‏شود و در برخى صفات موجب انحطاط. افزون بر اين حتى درجه برخوردارى از اوصاف نيز مؤثر است. چون صفات روحى انسان پيوستارى بسيار وسيع دارد; مانند ايمان . هرگز كسى خود را بى ايمان نمى‏شمارد; ولى اگر افراد با ايمان را با هم مقايسه كنيم، در مى‏يابيم نفراول با نفر آخر تفاوت بسياى دارد . بنابراين، بايد كمى دقيق‏تر به موضوع نگاه كرد .

در زندگى مشترك، شما بايد بيش‏تر در صدد تطبيق اوصاف باشيد . آن ميزان از اختلاف كه موجب كمال گردد خواه ناخواه وارد زندگى خواهد شد . بدين سبب، دستورهاى فقهى و اخلاقى و خانوادگى بيش‏تر براحراز نكات و اوصاف مشترك اهتمام مى‏ورزند و مى‏گويند بايد در اوصاف همسنگ و كفو يكديگر باشند. بنابراين، در ازدواج بايد ابتدا اوصاف را بر شماريد. فرض كنيد 100 صفت در آدمى وجود دارد. بعد كتب مربوط به ازدواج را بررسى كنيد تا در يابيد كدام يك از اوصاف بايد مشابه باشد و مشابه بودن در آن‏ها زمينه ساز كمال به شمار مى‏آيد.
آنچه كه در خصوصيات جنسيت مردان و جنسيت زنان بصورت حداكثري ديده مي شود اينست كه مردان كلي نگر، آينده نگر، عقل گرا و در پيش بيني امور سعي بر حساب علل مادي دارند، معمولا صبر مردان در تحمل سختي ها و نابساماني هاي زندگي كم است. در حاليكه زنان احساساتي و جزئي نگر نسبت به مشكلات و مسائل پيرامون خود بوده و مي توانند با عطوفت خود بر مشكلات صبر كرده و سنگ صبوري براي مردان باشد. در همين خصوصيات مي بينيد كه مردان و زنان مي توانند مكمل يكديگر بوده و باعث به كمال رسيدن زندگي خود شوند.
چنان كه در روايات اشاره شده است، برخى از اوصاف بايد در مرد باشد و وجودش براى مرد بيش‏تر ضرورت دارد; مانند غيرت و شجاعت اجتماعى. برخى ديگر بايد در زن باشد و وجودش در زن بيش‏تر ضرورت دارد; مانند حياو مهربانى. پر واضح است در اين اوصاف وجود اختلاف ضرورت دارد و اختلاف زمينه ساز كمال خواهد بود. اگر مردى به اندازه زن رؤوف و مهربان يا به تعبير ديگر احساساتي باشد، نه تنها مديريت خانواده بلكه تربيت فرزندان نيز آسيب مى‏بيند. در اين امور بايد اختلاف را پذيرفت; زيرا زمينه كمال را فراهم مى‏آورد، اما در باقى امور بايد همديگر را تحمل كرد.
در امورى مانند درون گرا و برون گرا بودن، بايد توجه داشت، اختلاف آن قدر زياد نباشد كه از تحمل طرفين فراتر رود. پس ميزان و معيارى جهت استكمالى بودن اين اوصاف نيست، تنها معيار تحمل طرفين است، يعنى در اين امور ظرفيت طرفين معيار است. بايد اختلاف در اين اوصاف به اندازه‏اى باشد كه بتوان با توجه به اوصاف مشترك و منحصر به فرد، اختلاف را تحمل كرد . در پايان تاكيد مى‏شود، هرگز خودتان در پى اختلاف داشتن نباشيد . تنها توان تحمل خويش را افزايش دهيد تا بتوانيد با اختلافى كه ناخودآگاه وارد زندگى تان مى‏شود، سازگارى داشته باشيد .

 
 
شاخصهاي همسر مناسب

در اين قسمت با كمك آيات و روايات به شاخصهايي براي انتخاب همسر مي رسيم.
در روايتي از امام صادق عليه السلام با توجه به دعايي كه امام توصيه مي كند شاخصهاي يك همسر نمونه را بيان مي فرمايد. وَ رُوِيَ أَنَّهُ سَأَلَ ع أَبَا بَصِيرٍ إِذَا تَزَوَّجَ أَحَدُكُمْ كَيْفَ يَصْنَعُ فَقَالَ مَا أَدْرِي قَالَ إِذَا هَمَّ بِذَلِكَ ...‏(مكارم اخلاق، ص205)
روايت است كه حضرت از ابى بصير پرسيد: يكى از شما ميخواهد ازدواج نمايد چه ميكند؟ گفت نميدانم. امام فرمود چون به اين كار تصميم گرفت دو ركعت نماز گزارد و خدا را حمد كند و بگويد: «خداوندا من قصد ازدواج دارم، زيباترين و خوشخوترين و عفيف ترين زنان را نصيب من كن كه مال من و ناموس خود را بهتر حفظ كند و رزق و بركت او از همه وسيعتر باشد، و از او فرزندى پاك كه در حيات‏ و مرگ من يادگارى صالح باشند بمن عنايت كن».
با توجه به اين روايت مردي كه مي خواهد به خواستگاري برود بايد در شش ويژگي تحقيق كند، زيبايي ظاهر، حسن خلق، عفت و پاكدامني، حفظ مال و فرزند شوهر، مايه بركت و رزق در زندگي شود، فرزنداني پاك تربيت كند.

 

در روايت ديگري علي بن اسباط از امام باقر عليه السلام براي شوهر دادن دختر خود مشورت مي طلبد «كَتَبَ عَلِيُّ بْنُ أَسْبَاطٍ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي أَمْرِ بَنَاتِهِ أَنَّهُ لَا يَجِدُ أَحَداً مِثْلَهُ فَكَتَبَ... (مكارم الأخلاق، ص205)

على بن اسباط در باره دخترانش به امام باقر عليه السلام نامه نوشت كه هيچ كس مثل (هم شأن) من پيدا نميشود كه به او دختر دهم: حضرت جواب نوشت: مقصود تو را راجع بدخترانت دانستم، خدايت رحمت كند، اين چنين ميانديش و انتظار مبر، كه پيغمبر (ص) فرمود: اگر خواستگارى آمد كه اخلاقش مورد رضايت است با او ازدواج كنيد «و اگر نكنيد فتنه و فسادى در زمين شده است» «إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَه فِي الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبِير» (سوره انفال/ 74) در اين روايت به اخلاق نيكو و مورد رضايت اشاره شده كه مي تواند نتيجه دينداري و ايمان باشد و البته حضرت دقيقا به تديّن فرد اشاره نكرده اند. البته مسلمان بودن فرد قدر مسلم ازدواج است اما امام عليه السلام به خوش خلقي اشاره مي كنند كه مي توانيم نتيجه بگيريم يكي از شاخصه هاي مهمي كه بايد در خواستگار و همسر آينده ديده شود خوش خلقي است.

حال براي انتخاب همسر چند نكته فرهنگي لازم بذكر است كه بايد مورد توجه قرار گيرد اما لازم نيست همه آنها در يك پيوند رعايت شود: 

• خانواده هر دو نفراز نظر فرهنگي و سنت هاي رايج نزديك به هم باشند.
• تا سر حد امكان، تمكن مالي دو خانواده متناسب با يكديگر باشد. (البته نقض اين مورد در سيره پيامبر اكرم وجود داشته است خصوصا در ازدواج ايشان با حضرت خديجه)
• اگر هر دو نفر اهل يك شهر نيستند حداقل در ساير زمينه ها و آداب و رسوم نزديك به هم باشند. در مورد ازدواج هايي كه در دو دين متفاوت يا در دو فرهنگ از دو جامعه متفاوت صورت مي گيرد بايد دقت كافي داشت زيرا پارامترهاي بسياري در اين ازدواج ها مطرح مي شود.
• ديدگاه هاي دو خانواده از نظر مذهبي – سياسي  – اجتماعي و معاشرت نزديك به هم باشند.
• در خانواده دو طرف پدرسالاري يا مادرسالاري به صورت مطلق وجود نداشته باشد. اين دو سيستم خانوادگي درحقيقت نوعي تكبرورزي و سلطه گرايي در خانواده است كه به هيچ وجه صورت مناسبي در زندگي آينده فرزندان پيدا نمي كند.
• تناسب جسمي – شكل – قيافه و قد و سن و اندام هر دو نفر به هم نزديك باشد تا حدي كه تفاوت هاي موجود خيلي چشمگير نباشد و به اصطلاع عامه «به هم بيايند».
• از نظر ميزان تحصيلات، اختلاف فاحش نداشته باشند. يا حتي الامكان تحصيلات زن از مرد خيلي بالاتر نباشد. البته اين موضوع در پرتو اخلاق در خانواده قابل حل است.
• در انتخاب محل سكونت يا محل كار اختلاف سليقه نداشته باشند.
• از نظر طرز تفكر و انديشه اجتماعي به هم نزديك باشند. به عبارت ديگر در مورد برخي مسائل همچون ادامه تحصيلات و اشتغال زن در بيرون از خانه به توافق دست يابند.
• تفاوت هاي شخصيتي و خصوصيت هاي رفتاري فاحشي نداشته باشند. بطور مثال تا آنجا كه مقدور است بهره هوشي آنها نزديك به هم باشد.
• داراي ديدگاه هاي سياسي گرايش هاي اعتقادي و افق هاي فكري نزديك به هم باشند.
• هر دو نفر استقلال رأي داشته باشند؛ يعني شخصاً در امور زندگي تصميم بگيرند نه با دهن بيني و تقليد از ديگران.
داشتن اختلافاتي در موارد اشاره شده گرچه زندگي را سخت مي كند و امكان تفاهم را به حداقل مي رساند ولي به شرطي كه طرفين اهل تغيير، رشد، تكامل و پيشرفت باشند، همزيستي را غير ممكن نمي سازد.

 

منابع:

 
1.      پاينده، ابوالقاسم. نهج الفصاحه مجموعه كلمات قصار حضرت رسول ص.‏ تهران، دنياي دانش، 1382ش، چاپ چهارم.

2.      راوندي، سيد فضل الله(570ق). النوادر للراوندي.‏ قم، دار الكتاب، چاپ اول‏.

3.      موسوى همدانى، سيد محمد باقر. ترجمه تفسير الميزان. قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم، چاپ پنجم، 1374ش.

4.      شيخ كليني(329ق). الكافي. تهران، اسلاميه، 1362ش چاپ دوم.

5.      شيخ حسن فرزند شيخ طبرسى (قرن ششم). مكارم الأخلاق. قم، شريف رضى، چاپ چهارم 1370ش.

6.      شعيرى، تاج الدين (قرن ششم). جامع الأخبار. قم، انتشارات رضى، چاپ اول 1405ق.

7.      مطهري، مرتضي. نظام حقوق زن در اسلام. تهران، صدرا، چاپ چهاردهم، پاييز 1369.

8.      برخي مقالات سايت تبيان در بخش اجتماعي و خانواده.

 
امتیاز دهی
 
 

نسخه قابل چاپ


تعداد بازديد اين صفحه: 29034
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما