تبلیغات


























 
مقاله های اختصاصی

حجاب تاج بندگی
جمعه 8 آبان 1394 مفهوم شناسی حجاب و واژگان مرتبط با آن
نویسنده: فاطمه قاسمی
منبع:
اختصاصی سایت مرسلات

 
چکیده
پژوهش حاضر با عنوان مفهوم شناسی حجاب و واژگان مرتبط با آن به روش کتابخانه‌ای تدوین گردیده است.در قرآن مجید کلماتی نظیر جلباب، حجاب و خمار ذکر شده است که باعث شده عامه مردم معنی و مفهوم دقیق آنها را ندانسته و ناخودآگاه مفاهیمی نادرست از آن برداشت کنند و بعد به غلط اسلام و قرآن را مانع آزادی زن به حساب آورند کلمات حجاب و واژگان مرتبط با آن در آیات و روایات و تبیین و تفحص در آنها به ما کمک می‌کند تا هدف خداوند از بیان این واژگان و دامنه اختلاف هر کدام از آنها بهتر درک گردد. کلمات حجاب، خمار، جلباب و لباس از جمله تعاریف خداوند از نوع پوشش انسان‌هاست که در تفاسیر و روایات بیان شده و از سوی مفسران شیعه و سنی بحث و تبیین گردیده است. حجاب در عرف به معنای پوشش کامل یک زن مسلمان است در حالی که در لغت به معنای چیزی است که حایل میان دو شیء باشد زمانی معنای عرفی ثابت و تأیید می‌شود که کلمه حجاب با واژگانی نظیر جلباب، خمار، جیب تشریح می‌گردد.
واژگان کلیدی: قرآن، حجاب، جلباب، خمار، لباس، ثوب


مقدمه
معناشناسی واژگان قرآن یکی از مهم‌ترین مسائلی است که می‌تواند در فهم مراد خداوند از استعمال واژگان در قرآن به کار گرفته شود، به نحوی که غفلت از این مهم، کج فهمی در برداشت از آیات قرآن را به همراه دارد کلماتی نظیر حجاب، لباس، خمار از واژگانی هستند که چندین بار در قرآن استعمال گردیده است. این واژگان نیاز به بازنگری در مفهوم شناسی دارد چرا که احتمال دگرگونی معنایی در طی قرون متمادی دور از ذهن نیست.
بنابر انس و تدبر در آیات قرآن و کاربردی نمودن آیات و احادیث اهل بیت: سعی بر آن است تا بهره‌بری از مباحث تفسیری درخور حجاب ارائه گردد و مورد پذیرش حق تعالی باشد.

کلیات و مفهوم شناسی
در قرآن کریم، واژه‌ی «حجاب» هفت مرتبه ذکر شده است که مورد بررسی قرار می‌گیرد. لغاتی چون در«جلباب»، «ثوب»، «خمار» و نظیر آن نیز آمده است که در نگاه اوّل معنای پوشش را به ذهن متبادر می‌سازد. امّا باید معنای دقیق این واژگان بدست آمده و از تفسیر آیات نتیجه‌ی درستی حاصل شود چرا که برخی آیات تنها پوشش و برخی دیگر کمیت و کیفیت پوشش را بیان نموده‌اند.
استعمار و استکبار چون نتوانست انقلاب اسلامی ایران را از راه نظامی مهار نماید، اکنون با تغییر تاکتیک و روش، تلاش می‌کند از طریق فرهنگی، آن را دچار استحاله نماید. یکی از روش‌های استکبار برای نفوذ فرهنگی، تشکیک و القای شبهه در مبانی دینی مردم است.
راه درست مواجهه با شبهات و سوالات پیرامون حجاب، شناخت آن و برخورد عملی و آگاهانه با جلوه‌های آشکار آن است.
با بررسی مفهوم حجاب و واژگان مرتبط با آن، به بررسی آیات، روایات و نظرات مفسران در این زمینه پرداخته تا شبهات مربوط به حجاب برطرف گردد.
«حجاب» واژه‌ی مقدس و نام آشنا در ادیان الهی، به ویژه در آیین اسلام عزیز است.
این واژه، افزون بر این که ریشه در شرع دارد؛ امری فطری نیز هست و مورد پسند روح پاکی طلب آدمی است. در این زمینه کتاب‌ها و مقالات فراوانی به رشته‌ی تحریر درآمده است از جمله کتاب حجاب از دیدگاه قرآن و سنت از فتحیه فتاحی‌زاده و کتاب اربعین حجاب از آقای محسن رفیعی و خانم معصومه شریفی.
حجاب از ریشه‌ی ح ج ب بر وزن کتاب، به معنی پرده و پوشش است و به صورت مصدر، به معنی «مانع شدن و پنهان کردن» است.(جعفر، شریعتمداری، شرح و تفسیر لغات قرآن(براساس تفسیر نمونه، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، 1372، ص449.)
در اصطلاح اهل دین، به معنای پوشش تمام زن به وسیله چادر و نقاب بسیار شایع است و این اصطلاح از معنای لغوی ریشه می گیرد و از آن جهت که پرده سبب پوشیدن هر چیز است که پشت آن قرار گیرد زیبایی‌های زن هم به وسیله حجاب و چادر مستور می‌گردد.
 واژه‌ی جلباب جامه‌ای است از چارقد بزرگتر و از عبا کوچک‌تر. زن به وسیله‌ی آن سر و سینه خود را می‌پوشاند.(خلیل، فراهیدی، العین، ج6، تحقیق مهدی مخزومی، ابراهیم السامرانی، قم، هجرت، 1408ق، 1368ه، ص132.)
خمر و خمار به معنی ستر و پوشش است. شراب را«خمر» گویند زیرا حواس ظاهری و باطنی را می‌پوشاند. به روسری زن نیز خمار گویند زیرا به وسیله‌ی آن سرش را می‌پوشاند.(حسن، مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج3، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، 1374، ص129.)
مفهوم شناسی
واژه حجاب از ریشه‌ی(ح ج ب)، هفت مرتبه در قرآن استعمال شده است. در معنای این واژه در کتب لغت چنین آمده است:
وَ من بیننا و بینک حجابٌ پرده و مانع[1]؛ پرده‌ای که مانع دیدن باشد، چه ظاهری باشد چه معنوی؛ در واقع بازداشتن و ممانعت از دسترسی و رسیدن به چیزی را پوشش گویند.[2]
در کتاب قاموس قرآن«در وجوه و لغات مشترک» برای این واژه چهار وجه ذیل بیان شده است:
1- وجه اوّل که در آیه‌ی 32 سوره ص آمده به معنی کوه است.
2- وجه دوّم که در آیات 53 سوره‌ی احزاب و 17 سوره‌ی مریم به آن اشاره گردیده به معنی پوشش است..«... و اذا سأَلتُموهُنَّ متعاً فسألوهُنَّ من وراء حجاب»[3]«فَأتَّخَذَت مِن دونِهِم حجاباً»[4]
3- وجه سوّم که در آیات 51 سوره‌ی شوری و 15 سوره‌ی مطففین آمده به معنی آفتی است که ایجاد مانع می‌کند.
4- در پایان به معنی دیوار و حائل است که در آیه‌ی 46 سوره‌ی اعراف[5] به این وجه از «حجاب» اشاره گردیده است.[6]
کلمه‌ی«حجاب» هر چند در استعمال‌های روزمره به معنی پوشش زن به کار می‌رود ولی نه در لغت و نه در تعبیرات فقهای ما چنین مفهومی وجود ندارد.در واقع«حجاب» در لغت به معنی چیزی است که در میان دوشی حایل می‌شود. در قرآن مجید نیز این کلمه همه جا به معنی پرده یا حایل به کار رفته است.[7]
کلمه خمار تنها یکبار با تلفظ«بِخُمُرِهِنَّ» در آیه‌ی 31 سوره مدنی«نور» به کار رفته است.[8]«وَ لیضربن بخمرهن علی جیوبهنَّ»
«خُمُر» جمع«خمار» در اصل به معنی پوشش است، ولی معمولاً به چیزی گفته می‌شود که زنان با آن سر خود را می‌پوشانند.(روسری).[9]
لسان العرب نیز، ذیل کلمه می‌نویسد: «الخمار لِلمرأه و هو النصیف»[10] یعنی خمار، مخصوص زنان است و منظور از خمار، همان نصیف است. کلمه«نصیف» در فرهنگ جامع نوین، چادر و مقنعه زنان و هر چه بدان سرپوشند،[11] معنا شده است.
محمد قریب نیز در کتاب فرهنگ لغات قرآن صفحه‌ی 405 خمار را به چارقد و جامه‌ای که زن سر خود را با آن بپوشاند، معنا نموده است.
واژه‌ی«جلباب» در تعیین حدود حجاب، نقش مهمی دارد و بازشناسی دقیق آن به چگونگی بحث در محدوده پوشش، تأثیر فراوانی خواهد داشت. شاید همین نکته باعث تضارب آراء شگفتی درباره‌ی مفهوم دقیق آن شده است. این واژه نیز تنها در آیه‌ی 31 سوره نور با تلفظ«جلابیبهنّ» استعمال گردیده است و در معنای آن خلیل بن احمد فراهیدی چنین آورده است:
جلباب، جامه‌ای است از چارقد بزرگتر و از عبا کوچکتر، زن به وسیله‌ی آن سر و سینه خود را می‌پوشاند.[12]
شیخ طوسی; نیز در بخش تبیین لغات، درباره‌ی«جلباب» نوشته‌اند:
جلباب، عبارت است از روسری که در موقع خروج از منزل به کار برده می‌شود و سر و صورت را با آن می‌پوشانند.[13]
این واژه به کسر و فتح جیم هر دو قرائت می‌شود. بنابر مطالب ذکر شده، مفسران و اربابان لغت برای این واژه معانی ذیل را ذکر نموده‌اند:
1.  ملحفه(چادر) و یا پارچه بزرگی که از روسری بلندتر است و سر و گردن و سینه‌ها را می‌پوشاند.
2.  مقنعه و خمار(هر دو واژه به کسر اوّل) به معنی روسری
3.  پیراهن گشاد.[14]
گرچه این معانی با هم متفاوتند ولی قدر مشترک همه‌ی آنها این است که بدن را به وسیله‌ی آن بپوشاند. بر طبق مطالب ذکر شده، به نظر می‌رسد، منظور از«جلباب» پوششی است که تمام بدن را می‌پوشاند و کارایی چادر امروزی را دارد.
 
مفهوم شناسی حجاب و زینت در احادیث و تفاسیر
حجاب را در لغت در پرده کردن، بازداشتن از درآمدن، روگیری، عفاف، حیا، شرم کردن آمده است.[15]
معنی مصدری این واژه، پنهان کردن و منع از وارد شدن و معنای اسمی آن، پرده می‌باشد.[16] اصطلاح حجاب، در قدیم و خصوصاً در اصطلاح فقهاء با اصطلاح جدید و رایج آن در میان مردم، اندکی متفاوت گشته است.
فقها کلمه‌ی حجاب را به معنی ستر و پوشش، استعمال کرده‌اند. گرچه هر دو از نظر مفهوم یکی هستند و دو حکم شرعی نداشته، فقط در مفهوم متبادر میان مردم، متفاوت گشته است.[17]
لیکن به کاربردن، لغت ستر و پوشش، به جای لغت حجاب بسیار دقیق‌تر و بهتر می‌باشد.[18]
 
واژه‌ی زینت که در آیه‌ی 31 سوره‌ی نور آمده است(لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها) برخی از مفسران بر مفهوم لغوی آن تأکید کرده و زینت را به معنای آن چه سبب تزیّن می‌شود، دانسته‌اند.
در تفسیر المیزان آمده:
ابداء به معنی، آشکار نمودن است و مقصود از زینتهن(در آیه‌ی لایبدین زینتهن) مواقع زینت است، زیرا آشکار نمودن خود زینت به تنهایی مثل(دستبند و النگو) حرام نیست.
در این که منظور از زینت ظاهر چیست سه قول وجود دارد:
1.   زینت ظاهری لباس است و باطنی خلخال و دو گوشواره و دستبند.
2.   زینت ظاهری سرمه و انگشتری و خضاب کف است.
3.   زینت ظاهر صورت و دو کف دست و بقولی صورت و انگشتر می‌باشد.[19]
استاد مطهری; نیز در پاسخ به کسانی که«الّا ما ظَهَر منها» را به لباس رو تفسیر کرده‌اند، نوشته‌اند:
کسانی که پوشش وجه و کفین را واجب می‌دانند باید استثناء«الّا ما ظَهَر منها» را منحصر بدانند به لباس رو، و واضح است که حمل استثناء بر این معنی بسیار بعید و خلاف بلاغت قرآن است. مخفی داشتن لباس رو به علت این غیر ممکن است احتیاج به استثناء ندارد.[20]
«وَ لیضربن بخمرهن علی جیوبهنَّ» این بخش از آیه فقط در جهت بیان لزوم پوشانیدن سر و سینه زن است. خمار برخلاف جلباب که روسری بزرگ است[21] به روسری کوچک گفته می‌شود، واضح است که با روسری کوچک امکان پوشانیدن سینه و گریبان وجود ندارد.
 
 
مفهوم شناسی حجاب و تبرج در احادیث
امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید:
«لایَصلَحُ لِلمَرأَهِ المُسِمَهِ أن تَلبَسَ مِنَ الخُمُرِ و الدُّرُوع ما لایُوارِی شیئاً»[22]
به مصلحت زن مسلمان نیست که روسری و پیراهن خویش را به گونه‌ای بپوشد که او را کاملاً نپوشاند. از محمد بن یعقوب کلینی از امام صادق7 روایتی نقل گردیده که چکیده‌ی آن چنین است:
اصل در پوشش، پوشانندگی و ضخامت آن است؛ به گونه‌ای که بدن‌نما نباشد.
در حدیث دیگری از امام علی7 چنین آمده است که:
قالَ عَلیٌ7: عَلَیکُم بِالصَّخیقِ مِنَ الثِیابِ، فَإِنَّ مَن رَقَّ ثَوبُهُ رَقَّ دینُه[23]
حضرت امیرالمؤمنین علی7 می‌فرمایند:
بر شما باد که{در برابر نامحرم} از لباس ضخیم استفاده کنید؛ زیرا کسی که لباسش{در برابر نامحرم} نازک شود، دینش نیز سست می‌شود.
. بر طبق برخی از احادیث تمام بدن زن، زینت محسوب می‌گردد.(مگر صورت و دستان از مچ تا انگشتان)
امام صادق7 در مورد سخن خداوند تبارک و تعالی«الّا ما ظهر منها» فرمودند:
زینت ظاهر، سرمه و انگشتری است.
امام محمد باقر7 نیز در این باره می‌فرمایند: آن زینت همان لباس‌ها، سرمه، انگشتر و
خضاب و دستبند است.
در شأن نزول آیه‌ی «و قرن فی بیوتکنَّ ولاتبرجَّنَ الجاهلیه الاولی»[24] آمده است که:
بعد از وفات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) تمام زنان آن حضرت مأمور بودند که در خانه‌های خود بمانند و هم چون زمان جاهلیت نخستین در میان جمعیت ظاهر نگردند، و اندام و وسائل زینت خود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهند.
تمام زنان آن حضرت، به این دستور عمل کردند و جز برای امر ضروری از خانه بیرون نیامدند؛ تنها عایشه این فرمان را با به راه انداختن جنگ جمل و صف‌آرایی در مقابل حضرت علی(علیه السلام) زیرپاگذاشت.[25]
ابوأخنس أرحبی در این باره می‌گوید: زمانی که عایشه جهت راه اندازی جنگ جمل به سوی بصره حرکت نمود، ام سلمه همسر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نامه‌ای با این مضمون به وی نوشت:
«پس از حمد خدا و درود بر پیغمبرش، ای عایشه، تو واسطه‌ای هستی در میان پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله) و امت او و پوشش و پرده‌ی عفت او بالای سر تو افکنده شده آن را کنار مزن، و تو از اهل و عیال او هستی، قرآن مجید تو را از گستاخی منع، و دامن تو را جمع کرده و گام‌های تو را محدود ساخته، پس دامنت را گسترده نساز و از حریمی که در قانون الهی برایت معین شده پایت را فراتر منه، و در میان خانه‌ی خود بنشین، و خود را آواره‌ی بیابان‌ها مساز».
شرح این جملات به آیه 33 سوره‌ی احزاب اشاره دارد که می‌فرماید:
و قرار و آرام گیرید در خانه‌های خود و آشکار مکنید پیرایه‌های خود را مانند آشکار کردن زنان در دوران جاهلیت.[26]
حاصل سخن آن که زنان باید از هر نوع خودنمایی و اظهار کردن زینت‌های خویش رد برابر نامحرمان اجتناب یابند. و از ارتباط با نامحرم مگر در صورت لزوم پرهیز نمایند؛ چرا که این امر موجب حفظ شخصیت و حریم وی و استحکام بنیاد خانواده می‌گردد.

نتیجه گیری و ارائه راهکار
در این تحقیق از واژه‌ها و کلماتی که در تفسیر آیات حجاب می‌توانست نقس اساسی را ایفاء نماید به دقت بحث شد. با توجه به همین واژه‌ها کیفیت(چگونگی) و کمیت(مقدار) پوشش در حجاب زنان بیان گردید. هر کدام از واژگان مرتبط با حجاب، به خوبی وظیفه یک زن مسلمان را برای چگونه ظاهر شدن در اجتماع بیان می‌نماید.
با این که قرآن کریم واژه‌های حجاب را آشکارا بیان نموده و از زنان و دختران خواسته با چه ظاهری در جامعه حضور یابند؛ باز بی حجابی که پدیده‌ای است اجتماعی در جامعه‌ی اسلامی به چشم می‌خورد.
برای رسیدن به عوامل و علل این پدیده باید با نگاهی اجتماعی، مسائل و زمینه‌های آن را کاویده در این قسمت سعی گردید به ارائه چند راهکار جهت مبارزه با بدحجابی و بی‌حجابی پرداخت:
1.   یافتن و بررسی نمودن این مفاهیم در کتب معتبری که در تجدید چاپ دچار اشکال نشده باشند.
2.   بررسی مفهوم واژگان در آیات با بررسی در تفاسیر معتبر شیعی و سنی
3.   بنابر مقتضیات زمان شایسته است برخی مفاهیم در بیانات و سخنان مفسران و اربابان لغتی که در قید حیاتند بررسی گردد.
4.   شناساندن مفهوم واژه‌های قرآنی مرتبط با حجاب و حد و حدود آن و زینت‌ها در قرآن به صورت کلاس‌های فرهنگی

 
فهرست منابع:
* قرآن کریم، ترجمه‌ی مهدی الهی قمشه‌ای، چاپ چهارم، قم، عترت، 1385.
* نهج البلاغه حضرت علی(ع)، ترجمه‌ی محمد دشتی، چاپ چهارم، قم، بوستان کتاب، 1386، نامه32.
1.   ابن بابویه، محمد، علل الشرایع، ترجمه‌ی محمد جواد ذهنی، ج1، هران، مؤمنین، 1380.
2.    غفاری، تصحیح علی اکبر غفاری ج1، تهران، نشر صدوق، 1367.
3.    ابن طاووس، علی بن موسی، الطوائف، ترجمه داوود الهامی، چاپ دوم، قم، نوید اسلام، 1374.
4.    ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج4، قم، نشر الادب الحوزه، 1405ق، 1363ه.
5.    الأمالی، شیخ صدوق، ترجمه محمد باقر کمره ای، چاپ ششم، تهران، کتابچی، 1376.
6.    امین، نصرت، مخزن العرفان در تفسیر القرآن، چاپ نهم، تهران، نهضت زنان مسلمان، 1361.
7.    حسن، حرانی، تحف العقول، مصحح علی اکبر غفاری، چاپ دوم، قم، جامعه‌ی مدرسین، 1363.
8.    دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه‌ی دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، 1341.
9.     راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، ترجمه‌ی غلامرضا خسروی حسینی، تهران، مرتضوی، بی تا.
10.  شیخ صدوق، الخصال، ترجمه‌ی یعقوب جعفری، چاپ دوم، قم، کوثر، 1382.
11.  --------، علل الشرائع، ترجمه‌ی محمد جواد ذهنی، ج1، صم، مؤمنین، 1380.
12.  شیخ مفید، محمد، الجمل و النصره لسید العتره فی حرب البصره، ترجمه‌ی محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، 1384.
13.  طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج8، چاپ پنجم، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین حوزه‌ی علمیه قم، 1417.
14.   طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه‌ی مترجمان، تحقیق رضا ستوده، ج17، تهران، فراهانی، 1360.
15.  طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج2، تحقیق سید احمد حسین، تهران، کتابفروشی مرتضوی، 1375.
16.  طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج10، چاپ دوّم، تهران، اسلام، 1378.
17.   قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج8، چاپ یازدهم، تهران، کرز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، 1383.
18.    کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ترجمه و شرح محمد باقر کمره‌ای، ج چهارم، چاپ نهم، تهران، اسوه، 1386.
19.    مترجمان، تفسیر هدایت، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، 1377، ج8.
20.    محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه‌ی حمیدرضا شیخی، ج8، چاپ سوم، تهران، موسسه فرهنگی دارالحدیث، 1377.
21.   مرتضوی، حسین، لغات قرآن به ضمیمه‌ی خلاصه الصرف، اصفهان، فرهنگ مردم، 1382.
22.   مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج3، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، 1374.
23.    مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، بی جا، انتشارات اسلامی، بی تا.
24.     مکارم شیرازی و همکاران، ناصر، تفسیر نمونه، ج14، چاپ یازدهم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1373.
25.     نجفی، محمد جواد، تفسیر آسان، ج14، تهران، انتشارات اسلامیه، 1398ق.
26.     نوری، حسین،مستدرک الوسایل و مستنبط المسائل، محقق: موسسه آل البیت(ع)، ج3، قم، موسسه آل البیت(ع)، 1408ق.
 
 


[1]. عباس، مهدین شوشتری، فرهنگ لغات قرآن، تهران، گنجینه، 1359، ص206.
[2]. محمد، قریب، تبیین اللغات لتبیان الآیات یا فرهنگ لغات قرآن، ج1، تهران، بنیاد، 1366، ص304.
[3]. احزاب(33)/53.
[4]. مریم(19)/17.
[5]. فقیه، دامغانی و کریم عزیزی نقش، قاموس قرآن(در وجوه و لغات مشترک)، بی جا، بنیاد علوم اسلامی، 1360، ص145.
[6]. قرآن کریم، ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای چاپ چهارم، قم، عترت، 1385، سوره ص(38)، آیه32.
[7]. جعفر، شریعتمداری، ص449.
[8]. محمود، روحانی، ج2، ص714.
[9]. ناصر، مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج14، چاپ یازدهم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1373، ص440.
[10]. محمد بن مکرم، ابن منظور، لسان العرب، ج4، قم، نشر الادب الحوزه، 1405ق، 1363ه، ص213.
[11]. احمد، سیاح، فرهنگ بزرگ جامع نوین، ج12، چاپ دوم، تهران، سلام، 1378، ص2044.
[12]. خلیل بن احمد، فراهیدی العین، ج6، ص132.
[13]. فضل بن حسن، طبرسی، مجمع البیان، ج3، قم، مکتبه آیه الله العظمی مرعشی نجفی، 1403ق، 1361ه، ص314.
[14]. جعفر، شریعتمداری، ص376.
[15]. علی اکبر، دهخدا، لغت‌نامه‌ی دهخدا، ج6، ص8696.
[16]. بهاء الدین، خرمشاهی، دانشنامه‌ی قرآن، تهران، دوستان، ناهید، 1377، ص896.
[17]. حسین، عمادزاده، زنان پیغمبر اسلام، تهران، محمد بی تا، ص174.
[18]. مرتضی، مطهری، مسأله حجاب، بی جا، انتشارات اسلامی، بی تا، ص64.
[19]. برگرفته از تفاسیر:
علیرضا، میرزا خسروانی، تفسیر خسروی، ج6، تهران، انتشارات اسلامیه، 1390ق، ص176؛ محمد بن علی، شریف لاهیجی، ج3، تهران، دفتر نشر داد، 1373، ص280 و ...
[20]. مرتضی، مطهری، مسأله حجاب، صص189-188.
[21]. فضل بن حسن، طبرسی، جوامع الجامع، ترجمه‌ی مترجمان، ج5، چاپ دوّم، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، 1377، ص153.
[22]. حر عاملی، وسائل الشیعه، محقق مؤسسه آل البیت(ع)، ج4، قم، مؤسسه‌ی آل البیت(ع)، 1409ق، ص388.
[23]. همان، ج3، ص357.
[24]. احزاب/33.
[25]. علی بن موسی، ابن طاووس، الوائف، ترجمه داوود الهامی، چاپ دوم، قم، نوید اسلام، 1374، ص134.
[26]. سلیم، الهلالی، کتاب سلیم بن قیس هلالی، مصحح محمد انصاری، ج2، قم، الهادی، 1405ق، ص376.
 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر


تعداد بازديد اين صفحه: 13971
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (شعبه اصفهان)
مجری سایت : شرکت سیگما